«شمشیر بهشتی»؛ نمایش تفوق اراده انسانی بر قدرت الهی!

انیمیشن شمشیر بهشتی که تنها بیانگر اعتقادات پوچ ماسون‌ها است اولین بار در سال ۲۰۰۷ خود را در قالب بازی معرفی کرده و در سال ۲۰۱۴ وارد دنیای سینما شد.

«شمشیر بهشتی» فیلمی است که روند آن به شدت خسته کننده و در بعضی قسمت ها غیرقابل باور است. فیلم به صورت سه بعدی ساخته شده و محصول کشور آمریکا است. انیمیت ضعیف شخصیت ها ارتباط کمی با مخاطب برقرار می کند. صحنه های اکشن فیلم پر از حرکات منقطع و گیج کننده است، خصوصا در صحنه پرهیجان نبرد ناریکو با بوهان که مهم ترین قسمت داستان محسوب می شود، حرکت دوربین و حتی طراحی انیمیت شخصیت ها به حدی ضعیف است که عملا حساسیت این سکانس مهم را از بین می برد.

ناریکو دختری است که به جای پسر پادشاه به دنیا می آید، مردم که انتظار به دنیا آمدن منجی و فردی برگزیده را داشتند، ناامید می شوند و ناریکو را فردی نفرین شده قلمداد می کنند. اما در ادامه ناریکوی موقرمز، علی رغم بی اعتمادی پدر و مردم قبیله اش دست به شمشیر می شود و بوهان را که انسانی است در لباس شیطان، شکست می دهد و او را از بین می برد.

در نریشن ابتدای فیلم مشخص می شود که منجی و یا انسانی که جهان را از شر شیطان نجات می دهد با کمک گرفتن از شمشیری با نیرویی ماورایی، بر دشمن پیروز شده و ناپدید می شود اما شمشیر او در زمین باقی می ماند. بعد از رفتن منجی، مردم برای دستیابی به شمشیر و قدرت آن به شدت با یکدیگر به نزاع می پردازند به همین ترتیب وسیله ای که در ابتدا برای برپایی صلح میان مردم به کار گرفته شده بود، اکنون دست مایه  درگیری آنها شده است.

در نهایت شمشیر بهشتی به دست پادشاه شن، پدر ناریکو می رسد و او، آن را در قلعه خود مخفی می کند تا منجی بعدی و یا در اصطلاح فیلم، فرد برگزیده آن را به دست گیرد و بوهان را از بین ببرد.

در نظر پدر و قبیله او، ناریکو نمی تواند انسان برگزیده باشد زیرا او یک دختر است. با این وجود با حمله بوهان به قلعه شمشیر به دست ناریکو و خواهر ناتنی اش کای می افتد، آنها با کمک شمشیر بر لشکر بوهان غلبه می کنند.

شخصیت ناریکو به شدت تحت تاثیرعقاید اومانیستی است، با اینکه او فرد برگزیده شده برای نجات انسان ها نیست اما در نهایت بر انتخابی که از جانب شمشیر صورت می گیرد غلبه می کند و خود شمشیر را که گویی نمادی از دین و شریعت است به کنترل خود در می آورد و در واقع نیروی انسانی خود را ارجح تر از قدرت الهی و یا آسمانی نشان می دهد.

ناریکو در نریشن انتهایی فیلم به خواهرش کای، بیان می کند که این شمشیر از ابتدای وجودش باعث تفرقه و نزاع بین مردم جهان شده است و تاکید می کند که اعتقاد می تواند زندگی را شکل داده و دنیا را تغییر دهد، اما در عوض نیز می تواند کورمان کند… .همچنین شمشیر را وسیله پرستش مردم و حتی کشتار همدیگر تلقی می کند. تمام هدف فیلم در همین چند جمله پایانی عنوان می شود؛ نفی قدرت الهی و تسلط انسان بر زندگی خود بدون نیاز به قدرتی برتر، ریشه های اومانیستی و ضد دینی داستان به حدی است که فیلم را عملا معرف تفکر پوچ گرا نشان داده است.

دجال و یا ضد مسیح فردی است که فرماسون ها در حال اماده کردن زمین و مردمانش برای ورود او هستند. منجی دروغینی که خدا را تنها یک انرژی می داند که در اداره جهان ناتوان است. همانطور که می دانیم هدف ماسون ها برقراری یک حکومت اومانیستی توسط  دجالی است که از بین خودشان انتخاب می شود. آنها بزرگترین خطر و سد در این راه را دین دانسته و آن را بزرگترین دشمن بشریت قلمداد می کنند.

در انیمیشن شمشیر بهشتی، دین که به عنوان وسیله ای برای راهنمایی به میان مردم آمده است، تبدیل به وسیله ای برای هلاک آنها می شود، پس یا باید از بین برود و یا باید تحت کنترل شخصی به نام منجی باشد که بتواند با توجه به سلایق خود آن را حفاظت کند. شمشیر بهشتی، ناریکو را به عنوان منجی تعیین شده نشان نمی دهد، بلکه در سراسر فیلم قصد دارد لیاقت او را برای رسیدن به این مقام به مخاطب القا کند.

پادشاه شن پدر ناریکو، فردی است که از لحاظ اخلاقی به شدت زیر سوال است. او با تجاوز به زنان بی گناه قبیله، انتظار فرزند پسری را می کشیده است که منجی بعدی برای به دست گرفتن شمشیر باشد. کای یکی از همین فرزندان نامشروع است که از لطف پدر بی نصیب است زیرا او از بازگو کردن پیشینه سیاهش شرم دارد.

ناریکو دلیل مبارزه با بوهان را تنها نجات خواهرش بیان می کند. به نظر او تنها کای ارزش نجات دادن را دارد، کسی که از همان ابتدای فیلم عاشق خون و خونریزی معرفی می شود و در انتها ناریکو تمام نیروی ماورایی که در وجودش شکل گرفته است را به کای تقدیم می کند و جان خود را فدا می کند. او وظیفه حفاظت از شمشیر را به عهده کای می گذارد، دختری که از یک رابطه نامشروع به مقامی چون منجی بشریت تبدیل می شود.

ناریکو نجات بشریت را در یک نفر خلاصه می کند، او تشخیص می دهد که منجی بعدی چه کسی باشد، فردی که خود نیز از جانب هیچ خدا و یا قدرت برتری انتخاب نشده است. ناریکو خواهرش را لایق آن مقام می داند، تفکری که ماسون ها در قبال فرقه خود دارند و معتقدند که برترین اداره کننده جهان شخصی از میان خودشان است.

منبع :سینماپرس