آموزشاخبارمقالات

مهارت های داستان نویسی برای انیمیشن (قسمت آخر)

2.38Kviews
۳
(۱)

به یاد داشته باشید که کاراکتر مهم است

بیننده ها کاراکتر هایی را دوست دارند که آن ها را شیفته و مسحور خود کند. حال این کاراکتر ممکن است یک شخصیت بسیار معروف باشد و یا یک موش کوچک و بامزه و یا حتی یک دایناسور، اگر بیننده بتواند با او ارتباط برقرار کند و تا حدی با او احساس همدلی کند، با کاراکتر همراه می شود، چون برایش مهم است که چه اتفاقی برای کاراکتر و در اطراف او خواهد افتاد.

به ویدیو هایی که در قسمت اول مقاله وجود دارد مراجعه کنید و آن ها دوباره ببینید. چه چیز در همه آن ها مشترک است؟ همه آن ها ستاره هایی هستند که ما آن ها را می شناسیم و دوست داریم دوست داریم و یا از آن ها بیزاریم. کاراکتر در ابتدا وارد می شود. یک کاراکتر قوی می تواند بیننده را به دنیای خودش ببرد دریچه ای به داستان شما. این اولین چیزی است که شما در هنگام فروش اثر خود باید درباره آن صحبت کنید.

در بسیار ی از نمایش نامه ها بسیاری از شخصیت هایی که ما می بینیم برای ما بسیار آشنا هستند و آن ها بسیار کلیشه ای هستند، چون ما نمونه آن ها را بار ها و بار ها در فیلم های دیگر دیده ایم، چیزی که در هنگام نوشتن بسیار راحت به ذهن ما خطور می کند. اگر کاراکتر ما بسیار آشنا باشد و قبلا نمونه آن را دیده باشیم، دیگر این کاراکتر برای ما جذابیت زیادی ندارد. پس از کاراکتر هایی که در ذهن شما هستند و آن جا گیر کرده اند آگاه باشید. آن ها بر اثر مرور زمان و تماشای فیلم های مختلف در ذهن شما بوجود آمده اند و تکرار چیزی که ما قبلا آن را دیده ایم معمولا  کار ساده ای است.

مطالعه کنید:  اولین تریلر رسمی انیمیشن (فیلم باب اسفنجی: اسفنج شگفت‌انگیز) منتشر شد

کاراکتر های خوب معمولا مرموز هستند، چون ما با یک نگاه ساده و اجمالی نمی توانیم به شخصیت و درون آن پی ببریم. این جان کلام است، اما باز هم چیز هایی وجود دارد که ما متعجب و غافل گیر کند.

شما دیدن کدام یک از شخصیت های زیر را ترجیح می دهید؟

رن و استیمپی؟

باب اسفنجی؟

یک دختر بلوند خنگ؟

یک پسر چاق گشنه؟

تصمیم بگیرید که داستان شما واقعا در چه موردی است

معمولا این کار از یک عکس شروع می شود. از یک لحظه. از یک سکانس خفن. معمولا از چیز خارق العاده ای شروع می شود که شما را بسیار هیجان زده می کند تا جایی که می خواهید پیش دوستانتان می روید تا آن را برایشان تعریف کنید و سپس این موضوع در ذهن شما نقش می بندد و درباره آن داستانی به ذهنتان می رسد. و سپس شما از خودتان می پرسید: فیلم من واقعا در چه موردی است؟

منظور کل ماجرای داستان نیست. این فقط یک پیش زمینه از داستان است. واقعا در چه موردی است؟ تم و ژانر آن چگونه است؟ چه چیز های راز آلودی برای گفتن دارید؟ شما اگر بدانید که معمولا فیلم سازان در ابتدای کار به این سوال ها پاسخ نمی دهند، متعجب خواهید شد، این کار باعث می شود که زیر بنایی برای کار خود نداشته باشند. نمایش نامه آن ها شبیه دیواری است که زیر بنایی ندارد و آن ها نمی دادند که چگونه قرار است خانه ای را بدون زیر بنا بسازند.

فیلم های مطرح و خوب حاوی پیغام های بسیاری برای بینندگان خود هستند و معمولا تماشگران متوجه آن ها نمی شوند، اما فیلم ساز آن را به خوبی می داند. این همان شیوه ای است که فیلم های خوب تولید می شوند. دانستن این موارد به آن ها کمک خواهد کرد که تصمیم درستی را اتخاذ کنند چیزی که آن ها را تقویت می کند.

مطالعه کنید:  انیمیشن «لک لک ها» و دردسر در کارخانه تحویل نوزاد لک لک ها

اگر شما ایده ای برای داستان خود دارید ولی نمی  دانید که داستان واقعا در مورد چه چیزی است، شما ابزار کافی برای درست کردن یک داستان خوب را در اختیار نخواهید داشت. درباره چیزی که می خواهید بگویید کاملا فکر کنید، سپس داستان خود را با پشتوانه فکری خوب بسازید. قبل از اینکه شما داستان خود را شروع کنید به سوال های زیر پاسخ دهید…

فیلم شما تقریبا به چه شکلی خواهد بود؟

فیلم شما درباره چه چیزی خواهد بود؟

شما می خواهید احساس بینندگان در انتهای فیلم چگونه خواهد باشد؟

پاسخ به این پرسش ها معیاری برای موفقیت فیلم نامه شما خواهد بود و در خواهید یافت که تا کجا می توانید پیش بروید. پاسخ به این پرسش ها به شما کمک خواهند کرد که فیلم را چگونه به پایان برسانید.

فیلم شما ممکن است به نتایج محکمی نرسد، اما باید آن را خوب به پایان برسانید. یک پایان خوب یک چیز طبیعی است. این اسلحه شماست که کجا و چگونه بیننده را رها کنید و بخواهید که آن ها در چه شرایطی قرار بگیرند- خنده، گریه و یا جر و بحث سر اینکه منظور شما چه بوده است. این تصمیم شماست که چگونه می خواهید فیلم را به پایان برسانید ولی چیزی که مهم است این است که پایان فیلم باید مناسب و تاثیر گذار باشد.

به آن ها نگویید، به آن ها نشان دهید

این مطلب بسیار مهمی است. همیشه از عناصر بصری برای گفتن داستان خود استفاده کنید. بگذارید تا بیننده از طریق نگاه کردن متوجه داستان شود و به قدرت تصویر ایمان داشته باشید. و این هنر شماست که بتوانید داستانی را که نوشته شده است را با کمک تصاویر بازگو کنید.

مطالعه کنید:  نمایش هشت انیمیشن عروسکی در یک روز

راز دوم در نویسندگی: وقتی شما فیلم نامه انیمیشن را می نویسید، در ابتدا روی صحنه هایی که دیالوگ ندارند کار کنید. آن ها را سریع در ذهن خود به تصویر بکشد . از آن ها سریع نت برداری کنید. شما می توانید به این کار به عنوان یک تمرین نگاه کنید تا یک روش فیلم نامه نویسی. راه حل تصویری برای رهایی از مخمصه های قصه گوی بسیار بهتر از حل آن بوسیله دیالوگ ها است، راهی که معمولا به صورت کلیشه ای به داستان خاتمه می دهد. اجتناب از نوشتن کلمات به شما کمک می کند که خلاق تر باشید، چیزی که در انیمیشن بسیار به آن نیاز دارید.

برای مطالعه سری های قبلی می توانید به لینک های روبرو مراجعه کنید. (قسمت اول)، (قسمت دوم) و (قسمت سوم)

 

منبع: Skwigly

این مطلب چقدر مفید بود؟

به این پست امتیاز دهید!

متوسط آرا ۳ / ۵٫ ۱

اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!

Leave a Response

1 + 4 =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.