آموزشاخبارمقالات

ژست ایده آل: به کاراکتر گوش دهید

3.99Kviews
۴
(۴)

یک ژست خوب از کاراکتر می تواند در یک نگاه هدف و احساس او را بیان کند. در این سری مقالات، بررسی خواهیم کرد که شیوه به تصویر کشیدن یک پوز خوب به چه صورت می تواند باشد.، پیشنهاد هایی مبنی بر نحوه بهینه تر شدن ژست کاراکتر به شما خواهیم گفت و نکته ها و ترفند هایی را بررسی می کنیم که چگونه از اشتباهات رایج در این مورد دوری کنید.

اعمال یک پوز خوب به کاراکتر یکی از کار های مهم و اساسی برای یک انیماتور به حساب می آید. شما در انیمیت کردن قانون های پایه و اساسی را همچون (فشردگی و کشیدگی، پیش ‌بینی، خلاصه گویی، انیمیت مستقیم و حالت به حالت، دنباله ‌ها و حرکت لب به لب (اورلپ)، سرعت و کاهش سرعت، قوس، انیمیشن ‌های ثانویه، زمان ‌بندی، اغراق، طراحی، جذبه) فرا می گیرید و برای کاربرد آن ها در کار خود به فکر کردن زیاد احتیاج ندارید، حال در صورتی که پوز و ژست هر کاراکتر بسته به شخصیت او، قابلیت های فیزیکی او، موقعیت های متفاوت و احساسات او می تواند متفاوت باشد و هر بار چالش جدیدی را در پیش روی خود داریم. هر سکانس جدید و هر کاراکتر جدیدی نیازمند یک ایده خوب و یک مهارت بصری عالی است این تحقیقات و جستجو ها برای بهتر شدن هرگز کامل نیستند.

بیایید در ابتدا ببینیم که تعریف از یک پوز خوب چیست و چه چیز می تواند یک ژست را منحصر به فرد کند، ما آیتم ها و موارد زیادی برای قضاوت اینکه یک پوز خوب است و یا خیر داریم:

ژست خوب…

·        گویای عملی که کاراکتر ما در حال انجام دادن است باشد (و یا چه چیزی انجام شده است)

·        عواطف و احساسات کاراکتر به ما منتقل شود (چگونه به اتمام رسیده است شادی، غم، آرامش و …)

·        انگیزه کاراکتر مشخص شود (چرا او این کار را انجام داده است)

·        نوع بدن کاراکتر ما مشخص شود (سبک، سنگین)

·        کاراکتر ما طبیعی به نظر برسد و چیزی را در مورد او تحمیل نکنیم

·        کاراکتر ما در یک نگاه به راحتی و وضوح قابل فهم باشد

·        باید جذابیت بصری در مورد او رعایت شود (ریتم و جریان، حرکات مستقیم در مقابل منحنی)

·        بدون حاشیه و عمل اضافی از پوزی به پوز دیگر تغییر وضعیت دهد و داستان را بگوید

در این مقاله قصد داریم نگاهی به این قضیه بیندازیم که چگونه ویژگی های فیزیکی، احساسات (از قبیل خصوصیات صفاتی کاراکتر و تفکرات) او که قابل دیدن نیستند را، راهی برای نشان دادن آن ها در نحوه ژست کاراکتر پیدا کنیم که قابل باور و معقول و منطقی به نظر برسد.

عمل و انرژی

همه ی ما همیشه در حال انجام کاری هستیم. حتی وقتی که کاراکتر کاری انجام نمی دهد او یک موجود زنده است و دارای فکر و اندیشه.

 

این اعمال (اگرچه کوچک و ذاتی هستند) باید در کاراکتر ما و در ژستی که وجود دارد مشخص شود. شما نیاز دارید تا نشان دهید که کاراکتر شما در حال انجام چه کاری است، فکر کردن و یا بیان احساسات. به نظر ساده و منطقی به نظر می رسد، اما نشان دادن پوزی که بتواند این قبیل موارد را نشان دهد و قابل باور باشد نیاز به تبحر دارد و کار زیرکانه ای است.

چه چیز این موضوع را بسیار مشکل و پیچیده می کند؟ انجام همه اعمال ما نیازمند انرژی جنبشی است (کلاس فیزیک خود را به یاد دارید؟). اما در مورد انیمیشن که ما با خطوط بی جان سرو کار داریم و یا در کامپیوتر که تصاویر به وسیله پیکسل ها بوجود می آیند، این اعمال باید به چه صورت انجام شود که قابل باور به نظر برسد. باور غلطی که وجود دارد این است که ما فکر می کنیم همین که فریم ها را پشت سر هم به نمایش در بیاوریم می توانیم به یک جسم بی جان، جان ببخشیم و انرژی جنبشی خود به خود بوجود می آید. درست است که این حرکت ما باعث حرکت کاراکتر می شود، اما شما نتوانسته اید نیرو های فیزیکی درست را در مورد کاراکتر خود اعمال کنید و آن را به بیننده منتقل کنید. این همان چیزی است که به کاراکتر شما وزن و انرژی می بخشد.

مطالعه کنید:  نورپردازی در انیمیشن – فصل چهارم:روند کار نورپرداز (قسمت پنجم)

خط حرکت

ما چگونه می توانیم انرژی را در پوز کاراکتر خودمان به تصویر بکشیم و آن را وارد کنیم؟ کار با خط حرکت می تواند بسیار برای این کار مفید باشد و به شما کمک کند.

 

خط حرکت در واقع روند و نحوه طی کردن مسیر جریان انرژی را در یک بدن به تصویر می کشد. به صورت کلی، یک حرکت و عمل اصلی وجود دارد که حمایت تمام بدن را نیاز دارد (ممکن است بیشتر باشد پس در این کارتون ها نیاز به سبک خاص و اغراق است). این نیرو ها به طور مستقیم قابل مشاهده نیستند، اما شما وقتی که به این عکس ها نگاه می کنید تصور آن ها برای شما ممکن می شود که چگونه تمام بدن به جلو و یا عقب کشیده می شود و انرژی از کدام قسمت به کدام قسمت تغییر می کند. این خط انرژی ابزاری برای انتخاب ایجاد درست انرژی است. به صورت کلی، برای نشان دادن احساس جریان انرژی از نقطه ای به نقطه ی دیگر خط حرکت باید خم شود.

 

نکته خودمانی!

اغلب این تصور وجود دارد که در ابتدا خط حرکت کشیده شود و سپس کاراکتر به آن اضافه شود. ما این موضوع قبول نداریم چون این کار باعث می شود که پوز ما بسیار سفت و محکم و غیر قابل انعطاف به نظر برسد. بهتر است که یک سری خطوط را رسم کنیم تا آنچه که به نظر ما می تواند معرف درست خط جریان انرژی باشد را پیدا کنیم و سپس خط حرکت را به آن اضافه کنیم.

مرکز قدرت

مثل اینکه همه چیز هایی که تا به حال گفتیم آن قدر هم پیچیده نبوده اند، پوز یک کاراکتر و حرکات او به یک مرکز قدرت ویژه تمایل دارد که کاراکتر را به جلو و عقب هل می هد و باعث ایجاد انحنا در خط حرکت می شود. معمولا این مرکز قدرت در یک قسمتی از بدن قرار دارد (لگن، سر، سینه و یا بازو ها) اما می تواند خارج از بدن کاراکتر هم باشد که باعث کشیده شدن و هل دادن بیش اندازه بدن او شود. مرکز قدرت یک کاراکتر معمولا جای ثابتی دارد و به ندرت جابجا می شود.

 

گاهی اوقات مرکز قدرت در طول یک داستان و یا در یک صحنه جابجا می شود. به عنوان مثال، زمانی که کاراکتر اعتماد به نفس خود را دوباره بدست می آورد، مرکز قدرت او که در روی زمین بود بالا می آید و روی سینه او قرار می گیرد.

 

به خاطر داشته باشید که اگر مرکز قدرت شما در یک عکس نتواند احساس شود، در حرکت هم نمی توان آن را احساس کرد.

نیروی جاذبه زمین، وزن و تعادل

همانطور که مرکز قدرت و خط حرکت اجزای اصلی حرکت کاراکتر شما را تشکیل می دهد، یک نیروی خارجی و غیر قابل فراری همواره کاراکتر شما را به طرف خود می کشد: ما همواره در حال مبارزه با نیروی جاذبه زمین هستیم ما باید همواره تعادل خود را حفظ کنیم تا به زمین نخوریم. درباره مدت زمانی که یک بچه یاد می گیرد تا بر روی پای خود بایستد و راه برود و به زمین نخورد فکر کنید واقعا کار پیچیده ای را انجام می دهد.

هر جسمی دارای یک مرکز ثقل است که به آن و به اختصار (CG) می گوییم. مرکز ثقل نقطه ای است که تمام قوای جاذبه وارده از زمین در آنجا متمرکز می شود. اگر این نقطه بر روی یک تکیه گاه قرار داده شود باعث می شود که جسم ما تعادل خود را حفظ کند. مرکز ثقل جایی است که بیشترین سنگینی در آن جا وجود دارد. زمانی که این نقطه و یا محل با زمین در تماس باشد به آن پایه تکیه گاه می گوییم. اگر مرکز ثقل ما بر روی پایه تکیه گاه باشد تعادل ما حفظ خواهد شد. یک کاراکتر در صورتی می تواند در یک پوز با حفظ تعادل بایستد که مرکز ثقل او در محدوده ای بالای پاهای او قرار داشته باشد، وگرنه جسم ما به سمت مرکز ثقل سقوط خواهد کرد. شما برای مطالعه بیشتر در مورد مرکز ثقل می تواند به مقاله ای که قبلا در سایت خانه انیمیشن منتشر شده است مراجعه کنید (فیزیک در انیمیشن: مرکز ثقل).

مطالعه کنید:  انیمیشن کوتاه «Goose`s Risky Life»

 

اگرچه، این بدان معنا نیست که کاراکتر شما در صورت ایستادن درست، همواره در حال تعادل است. بسیار طبیعی است که کاراکتر شما در کی پوز ها تعادل خود را به درستی حفظ می کند، زمان های بسیار کوتاهی بین این پوز ها وجود دارد که کاراکتر شما از حالت تعادل خارج می شود و دوباره باید سعی کند تا به حالت تعادل برگردد. به عنوان مثال می توان به عمل راه رفتن اشاره کرد که کاراکتر دایما در حال تغییر مرکز ثقل و غلبه بر عدم تعادل(افتادن) است زمانی که پای خود را از روی زمین بر می دارد و به سمت جلو حرکت می کند این امر کاملا مشهود است.

مرکز ثقل همچنین ابزار مناسبی برای توزیع درست بدن بر روی پاها است. معمولا یک پا وزن بیشتری را تحمل می کند و پای دیگر نقش حمایت کننده را دارد (با فاصله گرفتن از پای اصلی باعث می شود که پایه تکیه گاه بزرگتر شود).

 

و با گذشت زمان، ما با تغییر پوز خود وزن را از یک پا به پای دیگر منتقل می کنیم. این کار می تواند جلوه واقعی تری به کار ما بدهد خصوصا زمانی که این جابجایی به فکر کردن و یا دیالوگ گفتن کاراکتر ما متصل شود (همزمان انجام شود).

البته که نیروی جاذبه زمین تنها به روی پاهای ما تاثیر نمی گذارد: به یاد داشته باشید که نیروی جاذبه زمین روی تک تک اعضای بدن ما نیز تاثیر می گذارد. مقدار اثری که نیروی جاذبه بر روی اعضای بدن کاراکتر ما می گذارد کاملا بستگی به نوع بدن کاراکتر ما دارد. کاراکتری که سنگین وزن است و شکم بزرگی دارد، در موقع ایستادن بیشتر به سمت شکم بزرگ خود تمایل دارد. نیروی جاذبه زمین را بر روی تک تک اعضای کاراکتر خود اعمال کنید و در نظر داشته باشید که همه این اعضا به هم مرتبط هستند. این کار کمک می کند که حرکات کاراکتر شما واقعی تر به نظر برسد.

 

کاراکتر ها با بدن و نیروی متفاوتی که دارند هر کدام به نوع مختلفی با نیرو هایی که به آن ها وارد می شود ( از جمله نیریو گرانش زمین، ضربه) و انرژی (همانند حرکت، پیش بینی، احساسات) در حال تعامل هستند. یک کاراکتر چاق و سنگین وزن بیشتر تحت تاثیر نیروی گرانش زمین است و تمایل بدن او به سمت زمین است و در مقایسه با یک کاراکتر سبک وزن تر بیشتر است و نیروی جاذبه بدن او را با شدت بیشتری به سمت خود می کشد. در همین زمان، او نیاز به انرژی بیشتری برای حرکت خود دارد. وقتی او حرکتی را شروع می کند (مثلا سقوط و یا افتادن) ایستادن او کمی مشکل تر است چون او بیشتر تحت تاثیر وزن خود قرار دارد.

متغیر های بسیار دیگری هم وجود دارند که در این زمینه دخالت دارند. کاراکتر بزرگ تر ممکن است کمی دست و پا چلفتی تر به نظر برسد و در حفظ تعادل خود کمی با مشکل مواجه شود، از طرف دیگر ممکن است در مهارت های جنگجویی و یا زور آزمایی بواسطه وزن بیشتر خود عملکرد بهتری داشته باشد.

در آنسوی ماجرا، کاراکتر سبک تر ممکن است وضعیت خود را بیشتر تغییر دهد چون برای این کار نیاز به تولید انرژی کمتری دارد و با این حرکت او پر انرژی تر و منعطف تر به نظر می رسد. و یا اینکه شاید او بواسطه هیکل نحیفی که دارد خیلی ضعیف باشد و احساس شود که حتی او مریض است. توجه کنید: بدن یک کاراکتر به صورت اتوماتیک بیانگر شخصیت او نیست.

مطالعه کنید:  استوری برد در کنار رندر: انیمیشن راتاتویی

احساسات و انگیزه

به اینجا رسیدیم که یک پوز خوب باید نشان دهد که کاراکتر ما در حال انجام دادن چه کاری است و او تحت تاثیر نوع بدن و نحوه تولید انرژی برای انجام آن حرکت است. اما چیز مهم دیگری که وجود دارد و باعث می شود که پوز و ژست کاراکتر ما بهتر به نظر برسد چیزی است که تمرکز بر روی فیزیک و یا حالت فیزیکی کمتری را نیاز دارد. ژست کاراکتر ما بسیار تحت تاثیر این موضوع است که کاراکتر ما در آن لحظه به چه چیز فکر می کند و یا چه احساسی درآن لحظه دارد، چه اتفاقی در گذشته افتاده است، صفات عمومی کاراکتر ما چه چیز است، ویژگی های صفاتی و ذاتی او چیست (مقاومت، ضعف، ترس ها، رویا ها).

یک مسابقه تیر اندازی را در نظر بگیرید که دارای شرکت کننده گان متفاوتی از نظر روحیه، انگیزه، توان و گذشته متفاوتی هستند. ما یک مدل را انتخاب می کنیم و برای او دو گذشته متفاوت و انگیزه و احساس متفاوت را در نظر می گیریم. یکی از آن ها به زور خانواده خود می خواهد که یک سرباز شود. هر دوی آن ها یک عمل را انجام می دهند اما ویژگی های متفاوتی دارند که همین باعث می شود پوز و ژست آن ها به طور کاملا متفاوتی باشد.

 

جالب نیست؟ احساسات ، گذشته و انگیزه های متفاوت باعث تغییر در خط حرکت و مرکز قدرت در بدن های مشابه هم می شود. پس بنابراین صفات ذاتی و مسائل درونی هر کاراکتر برای به تصویر کشیدن پوز درست او بسیار مهم است. شما می توانید این مسئله را متوجه شوید که این مسائل می توانند تغییرات بزرگی را زمانی که کاراکتر ما کاری را انجام می دهد بوجود بیاورند، به عنوان مثال، اگر کاراکتر ما اعتماد به نفس خود را بدست بیاورد، یک انگیزه مورد قبول است که کاراکتر ما سرزندگی خود را دوباره بدست آورده است.

گاهی اوقات خط حرکت ما کاملا بواسطه تغییر احساسات متفاوت می شود، زیرا برای بیان هر احساسی حرکت متفاوتی لازم است. به عکس های زیر نگاه کنید:

 

به عنوان مثال هر کدام از این ها می توانند منتظر وقت دندان پزشکی خود باشند و هر یک پوز متفاوتی را بر اساس خصوصیات خود دارند. هر یک از آن ها بر اساس شخصیت متفاوت، تجربه متفاوت، احساس و انتظارات متفاوت پوز مختلفی را به خود گرفته اند.

بسیار زیرکانه خواهد بود اگر کاراکتر ما سعی کند که احساس واقعی خود را پنهان کند، در این مورد بیشتر بخش صورت و بدن او واقعیت را نشان را می دهند و بخش دیگر صورت او در تلاش برای وانمود کردن چیز متفاوتی است. احتمال دیگری که در یک پوز ممکن است نشان داده شود این است که یک کاراکتر احساسات واقعی را نشان می دهد و دیگری در مواجهه با آن است بسیار به هم نزدیک هستند اما از هم جدا هستند.

در نهایت کاراکتر های ما بسته به نوع احساسات، گذشته، اتفاق قبلی و انگیزه خود می توانند پوز های متفاوتی داشته باشند، اگر چه هر کدام در حال انجام دادن یک کار مشخص هستند.

در این مقاله مشاهد کردیم که خصوصیات فیزیکی کاراکتر، همچون صفات ذاتی، ویژگی ها و احساسات می تواند در ژست او تاثیر گذار باشد. در مقاله بعدی به جنبه های دیگری از یک ژست خوب خواهیم پرداخت که باعث می شوند تا کاراکتر ما جذاب تر به نظر برسد.

منبع: Animator Island

این مطلب چقدر مفید بود؟

به این پست امتیاز دهید!

متوسط آرا ۴ / ۵٫ ۴

اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!

Leave a Response

+ 76 = 86

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.