آموزشاخبارمقالات

بازیگری انیمیشن: رشد و توسعه شخصیت

2.86Kviews
۱٫۵
(۲)


چطور به زیر پوست کاراکتر خود برویم

در مقاله قبل مروری به مباحثی چون مشاهده، تمرین و زمانبندی داشتیم تا به ما در آماده سازی انیمیشن کمک کند. شما الان بسیار مشتاق شده اید تا حرکات خود و افراد دیگر را مشاهده و رصد کنید و با دقت به آن ها بنگرید، راحت تر است که این حرکات را در مقابل آینه تمرین کنید و حرکات خود را با زمانبندی بهتر آماده کنید. اما در مورد خود کاراکتر ها چطور؟ آنها که هستند؟ چه کاری انجام می دهند؟ و از کجا آمده اند؟

وقتی شما در حال کار کردن با کاراکتر جدیدی هستید، این کاراکتر ها دارای یک بعد کوچک خواهند بود تا زمانی که شما آن ها را به صورت کامل توسعه دهید. کاراکتری که شما با او کار می کنید ممکن است متعلق به یک فیلم و یا سریال باشد، و کارگردان در توسعه و رشد این کاراکتر تا یک مرحله و درجه مشخصی کمک خواهد کرد. و یا ممکن است خود شما به وسیله خط سیر داستان و به تنهایی این کار را انجام دهید. در هر دو مورد، این پروسه با رشد و توسعه کاراکتر شروع می شود، بوسیله تحقیق و بازجویی در مورد آن ها، البته نه بوسیله روش های بازجویی معمول و ابزرا شکنجه!، بوسیله تامل در مورد شخصیت آن ها، خلق و خو، ترس ها و امید ها. تمام این ها بر روی کاراکتر ما تاثیر خواهد گذاشت، آن ها چگونه خواهند بود، چگونه واکنش نشان می دهند، چطور حرکت می کنند. اگر شما پروسه و روند توسعه کاراکتر را فهمیده باشید قادر خواهید بود که بهترین بازی و اجرا را در مورد کاراکتر خود داشته باشید. این امر بسیار حیاتی است که شما در مورد کاراکتری که می خواهید با آن کار کنید اطلاعات کافی را داشته باشید، بوسیله تحقیق و تفحص، شما قادر خواهید بود تا به توسعه و فهم بیشتر کاراکتر خود دست یابید و درک بهتری از یک سری حرکات و صفات او داشته باشید، همچون واکنش ها، احساس ها، حالات فیزیکی، احساسی و واکنش های روانی نسبت به باقی کاراکتر ها و موقعیت او در فیلمی که در آن حضور خواهد داشت. اگر شما به عنوان انیماتور برداشت خوبی از شخصیت های مختلف داشته باشید این کار شما را در این امر و پروسه تحقیق و توسعه کمک خواهد کرد. اگر شما با یک کارگردان کار می کنید، او به شما در مورد خصوصیات و گذشته کاراکتر اطلاعاتی خواهد داد، اما شما نیز خودتان باید فیلم نامه را مطالعه کنید و خوب به اجرای صدا گوش کنید. اگر شما به تنهایی روی پروژه کار می کنید شما باید گذشته کارکتر خود را بسازید و او را خوب بشناسید گویی که او همانند یک دوست است. در هر صورت این کارها برای فهمیدن طبع و ذات کاراکتر ها، احساس همدردی با آن ها، و مشاهده و تخیل است.

در مورد تحقیق و بازجویی کاراکتر من به شما پیشنهاد می دهم که کاراکتر را واکاوی و تجزیه کنید و با تجربیات خودتان و احساس همدردی متقابل به شناخت آن ها برسید.

 

یک کاراکتر را می توان در چهار طریق اصلی واکاوی کرد به طریقی که آن ها عمل می کنند و عکس العمل نشان می دهند (رفتار، خصایص فردی و غیره)، طریقی که آن ها صحبت می کنند (اصطلاحات، لحجه ها، تن صدا و غیره)، طریقی که آنها به نظر می آیند (ظاهر فیزیکی، لباس و غیره) و طریقی که آن ها فکر می کنند (اعتقادات، احساسات، نظرات و غیره). من فکر می کنم زمانی که شما می توانید به عنوان یک انیماتور اشراف خوبی بر روی کاراکتر خود داشته باشید، که شما رفتار و واکنش های کاراکتر را با توجه به طریقی که آن ها فکر می کنند تجزیه و تحلیل کنید. اگر تمرکز اصلی شما به عناصر و المان های بصری و شنیداری باشد، این کار به شما کمک می کند که دید خوبی نسبت به کاراکتر پیدا کنید، و سر نخ و نشانه هایی از کاراکتری که می خواهید با آن کار کنید به شما خواهد داد. اجرای صدا و تغییر تن آن تنها ریتم حرکات کاراکتر را مشخص نمی کند بلکه طنین آن می تواند به شناخت خصوصیات و صفات کاراکتر به ما کمک کند. برای مثال یک صدای آرام، زیر لب و خشن می تواند معرف یک فرد تنبل و خمیده باشد، در عوض یک صدای رسا چیزی مخالف این را نشان می دهد و می تواند معرف یک فرد جوان و پر انرژی باشد. از لحاظ بصری شما با نگاه کردن به طراحی های کاراکتر می توانید اطلاعات لازم در مورد کاراکتر را بدست آورید مگر اینکه چیز دیگری مد نظر باشد در غیر اینصورت چیزی که از اجرای شما انتظار می رود باید مطابق با آن کاراکتر و طراحی های آن باشد. این بدان معنا است که اگر کاراکتر شما یک زن پیر و نحیف باشد، حرکات و رفتار و همچنین ژست های او نیز باید مطابق پیش فرض هایی باشد که ما از این نوع کاراکتر در ذهن خود داریم. اجرای صدا (در صورت وجود) تنها به تقویت آن کمک می کند.

مطالعه کنید:  انیمیشن کوتاه Gordon Goose: درخت کریسمس

من به عنوان یک انیمانور کتابچه ای که درباره شخصیت کاراکتر ها است را بسیار مفید می دانم. این کتابچه که توسط کارگردان و یا تهیه کننده در اختیار انیماتور قرار داده می شود، به انیماتور کمک می کند تا دید بهتری از تک تک کاراکتر ها داشته باشد. در این کتابچه معرفی باید اطلاعاتی نظیر گذشته کاراکتر، شرح رفتار تک تک آن ها، ذات و سرشت هر کاراکتر، چه چیزهایی را دوست دارند و یا نسبت به چه چیزهایی بی میل هستند و همچنین اطلاعاتی از خصایص فردی هر یک، که شما با دانستن آن ها کاراکتر را بهتر بشناسید. کتابچه معرفی کاراکترها کمک می کند که حرکات پیوسته و ریتم دار باشد، هر کاراکتر چه حرکت منحصر به فردی دارد و مهم نیست که چه کسی آن ها را انیمیت می کند.

درک روشنی از اینکه کاراکتر شما از کجا می آید داشته باشید

تنها فیلم نامه نویس و کارگردان می توانند گذشته هر کاراکتر را درست کنند و شما به عنوان انیماتور نیاز دارید تا با دانستن گذشته کاراکتر ها شخصیت هر یک از کاراکتر ها را بسازید. ممکن است که نویسنده با صفات مشخصی به خوبی کاراکتر را تفسیر کرده باشد اما این وطیفه شماست که پیچیدگی های خاص او را تجزیه و تحلیل کنید. در اکثر کارها کتابچه معرفی کاراکتر ها، رفرنس و منابع مختلف را در اختیار انیماتور ها قرار می دهند تا انیماتور را از ورای داستان، گذشته و صفات کاراکتر ها مطلع کند. این منابع باید لیستی از صفات ذاتی کاراکتر را در بر داشته باشد. این خصیصه های ذاتی کاراکتر کمک می کند تا تک تک کاراکتر ها را به صورت مجزا بشناسیم. به کمدی های صامت دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ و «لورل و هاردی» نگاه بیندازید. به خصوصیات ذاتی آن ها توجه کنید، زمانی که «هاردی» با کراوات خود بازی می کند ما متوجه تلاطم روحی او می شویم، و یا زمانی که «لورل» سر خود را به طرز خاصی می خارد ما متوجه می شویم که بسیار در شرایط گیج و گم شده است. این حرکات به تنهایی کمی عجیب و غریب است اما زمانی که با این کاراکتر ها همراه می شود، بیننده متوجه منظور آن ها می شود. درک این موضوع برای شما که یک انیماتور هستید از اهمیت بالایی برخوردار است. شما نیاز به توسعه یک سری از خصیصه های ذاتی کاراکتر ها را دارید، و برای موفقیت در این کار شما باید در صورت وجود فیلم نامه آن ها را بوجود بیاورید(به یاد داشته باشید که شما نیاز به نگه داشتن اصالت حرکات و ژست ها را دارید). حرکات غیرمتعارفی که ما انجام می دهیم باید به طریقی باشد که بتواند قدرت فهم تماشاگران را از کاراکتر بالا ببرد. برخی از این حرکات غیر متعارف به عنوان مثال می تواند به یکی از این صورت ها باشد: یک تیک عصبی هنگام عصبانیت، بالا کشیدن شلوار و یا اشاره با سر هنگام مصمم شدن به انجام کاری، بسته شدن چشم ها هنگام گوش دادن به دیگران.


چالش شما این است که با توجه به دیالوگ و کتابچه معرفی کاراکتر ها و ترکیب آن ها باهم بتوانید یک مجموعه حرکات قابل شناسایی در مورد کاراکتر را تعریف کنید. ورای داستان و گذشته ماجرا توسط کارگردان به شما گفته خواهد شد و باید دقت شود که پیوستگی در تمام مراحل کار حفظ شود، خصوصا در میان تیم انیماتور و حرکات و ژست های تمام کاراکتر ها. و شما به بانک و مجموعه ای از حرکات مرتبط با هر کاراکتر دست پیدا خواهید کرد که می توانید از آن ها استفاده کنید. هر انیماتوری، حتی بهترین انیماتور جهان هم، مقدار بسیار کمی از شخصیت خود را در کاراکتری که می خواهد انیمیت کند دخیل می کند. این همان چیزی است که هر اجرا را منحصر به فرد می کند. این مهارت کارگردان است تا اطمینان دهد که این اتفاق در محدوده مناسب در مورد کاراکتر انجام می شود. اگر شما انیماتوری باشید که در انزوا و تنهایی کار می کنید، شما تجربه اجرا های متنوع را نخواهید داشت. اما شما همچنان نیاز به آگاهی در مورد تاثیر شخصیت خودتان بر روی کاراکتر را دارید. به صورت خلاصه، اگر شما به صورت تیمی یا تنها کار می کنید، این حیاتی است که ورای داستان را به طور مداوم در نظر داشته باشید حرکات و عکس العمل های درستی را در مورد کاراکتر خود اعمال کنید، به دلیل اینکه مثلا شیوه ی صحبت کردن آن ها، شیوه فکر کردن آن ها، طرز نگاه کردن آن ها و تمام این چیزها در اجرای آن ها تاثیر گذار خواهد بود.

مطالعه کنید:  تاثیر نحوه نورپردازی بر روی چهره کاراکتر

چه کسی چه چیز را و چگونه انجام می دهد؟

اگر شما نظریه های ارسطو یا ولادیمیر پراپ¹ را مطالعه کرده باشید شما می تواند ۱۰ کاراکتر اصلی را از آن ها دریابید (اگرچه تئوفراستوس² ، یکی از  دانش جویان ارسطو تا ۳۰ عدد را مشخص کرده است). با اندکی مطالعه شما می توانید از این روش برای واکاوی و تشریح کاراکتر خود استفاده کنید تا متوجه شوید که چه چیزی به آن ها انگیزه داده است، به نوبه خود باعث می شود تا آشنایی و درک بیشتری از شخصیت آن ها پیدا کنید. با دانش بیشتر از اینکه کاراکتر شما چه کسی است، شما قادر خواهید بود تا اجرای بهتری را داشته باشید. با طبقه بندی آن ها شما می توانید درک بهتری از کاراکتر خودتان داشته باشید، آن ها را بر اساس تیپ و شخصیتشان تعریف کنید تا نسبت به رفتار، واکنش و تعامل آن ها اطلاعات لازم را بدست بیاورید. در اینجا خلاصه ی گذرایی از تک تک این کاراکتر های اصلی خواهیم داشت و متجه می شویم که آن ها به دنبال چیزی می گردند:

شخصیت اصلی داستان در هر فیلم یا داستانی، این کاراکتر شخصیت محوری است، یک قهرمان زن و یا مرد. معمولا شخصیت اصلی داستان به صورت عمدی یا اتفاقی قهرمان یک ایده و یا یک علت است، در اغلب موارد این گونه فیلم ها، داستان درباره آنها و مبارزات آنها خواهد بود.

شخصیت ضد قهرمان – شخصیتی در نمایش که مانع رسیدن قهرمان اصلی به اهداف خویش است را ضد قهرمان می‌گویند. ضد قهرمان ممکن است وجودش مانعی ذاتی بر سر راه قهرمان اصلی داستان باشد و لزوما به طور عمدی با قهرمان داستان مخالفتی نکند.

شخصیت نمادین این شخصیت ها در داستان وجود دارند تا معرف چیزی باشند، مجموعه ای از باورها و یا آرمان ها، یک کد اخلاقی و یا مذهبی.

زن رازدار، زن محرم اسرار این شخصیت ابزاری است تا با آن شخصیت واقعی کاراکتر اصلی، افکار و نیت ها و چیزهایی که او از آن ها میترسد یا به آنها امید دارد به تماشاگران توضیح داده شود.

شخصیت پویا – مرتب در حال تغییر و تحول است یعنی از یک شخص خوب به یک شخص بد تبدیل می شود یا برعکس. این نوع شخصیت ها بیشتر نظر تماشاچی به خود جلب می کنند زیرا انسان در لحظه ای غافلگیر می کنند و ببینده هم عاشق غافلگیری است. در برخی از ابعاد شخصیتش، تحولی دائمی روی داده، این تحول، نوع نگرش یا رفتارش را تغییر می دهد. این تغییر و تحول ممکن است خیلی زیاد یا خیلی کم باشد. همچنین ممکن است رو به خوبی یا بدی باشد. اما مهم این است که باید مهم و بنیادی باشد.

شخصیت یک وجهی ما چیز زیادی را در مورد این شخصیت نمی دانیم، شاید یک یا دو صفت و همین، و به همین دلیل شخصیت آنها بسیار تخت و یک وجهی است! اما آنها هم در خدمت هدفی هستند و به طور عمده در حمایت از نقش ها بوجود می ایند.

شخصیت چند وجهی این شخصیت ها معمولا نقطه مقابل شخصیت های یک وجهی هستند و روی کاراکتر آن ها به خوبی کار شده است، و آنها به احتمال زیاد در طول داستان دچار تغییر و تحول می شوند. شما ممکن است در این شخصیت ها چندین صفات متضاد ببینید. آنها بیش از حد در طبیعت و ذات خودشان دچار تغییر هستند.

مطالعه کنید:  یک ثانیه از سل انیمیشن چگونه ساخته می شود؟

فویل – شخصیت فویل است به عنوان یک تضاد نسبت به شخصیت کاراکتر های دیگر استفاده می شود. شخصیت آن ها معمولا در تضاد و مخالفت با شخصیت اصلی داستان است. گاهی اوقات یک فویل همچنین می تواند شخصیت ضد قهرمان را نیز داشته باشد.

شخصیت ایستا – شخصیتی است که از اول تا آخر داستان، تحولی در رفتارش روی نمی دهد. یعنی همانطور می ماند که در ابتدای داستان بود.

شخصیت قراردادی – شخصیت‌های قراردادی، افراد شناخته شده‌ای هستند که مرتبا در داستان ظاهر می‌شوند و خصوصیتی سنتی و جا افتاده دارند. شخصیت‌های قرار دادی، به شخصیت ‌های قالبی خیلی نزدیک هستند و گاه تشخیص این دو از هم دشوار است. در انیمیشن شانس این را داریم تا در این شخصیت کمی اغراق کنیم و او را از حالت عادی خارج کنیم.

این ها تیپ های رایج و معمول هستند، و شما اگر به ژانر های مختلف نگاهی بیندازید متوجه خواهید شد که هر ژانری شخصیت های مخصوص به خود دارد. تصمیم با شماست (اگر پروژه مال شما باشد) و می توانید مناسب و فراخور داستان و ژانر، کاراکتر ها را انتخاب کنید.

 

در هر صورت، رفتار کاراکتر شما نیاز به دانش شما در زمینه روانشناسی دارد (هر چند که ابتدایی باشد). تمام کاراکتر های انیمیت شده توسط شما جنبه هایی از شخصیت شما را نیز نشان می دهند ، حال آن را تشخیص می دهید یا خیر! از کپی اجراهایی که دیده اید اجتناب کنید. شما نیاز دارید که بتوانید تجربیات خود را از حرکات و مشاهدات یادداشت برداری کنید. اگر شما می خواهید تا کاراکتر خود را توسعه دهید، شما نیاز دارید تا به درون ذهن کاراکتری که می خواهید آن را انیمیت کنید بروید. در حالی که تمام حرکات صورت را مرور می کنید، و همچنین حرکات دست و شانه کاراکتر را تصور می کنید به دیالوگ گوش دهید. از همه مهمتر شما باید کاراکتر خود را طبق یافته ها و بازجویی هایتان از او انیمیت کنید. به درون کاراکتر خود بروید.


زمانی که حرکات کاراکتر خود را آماده می کنید، مخصوصا در جایی که دیالوگ وجود دارد، شما نیاز دارید تا از نیت متن، فهم درست و واضحی داشته باشید. توضیح این قسمت بخشی از وظیفه کارگردان خواهد بود، در بعضی مواقع چیزهایی که ناگفته باقی می ماند ممکن است قسمت مهم و حیاتی داستان باشد. مفهوم ضمنی می تواند معمولا به وسیله یک نمایشنامه نویس برای مسائل عمیق تر بین مجموعه ای از شخصیت ها یشنهاد شود بدون نیاز به اینکه آشکار باشد. این بسیار حیاتی است که شما قبل از شروع به کار پیچیدگی های خاص و لطافت های فیلم نامه را دریابید. با کارگردان صحبت کنید تا نسبت به حرکاتی که کاراکتر باید انجام دهد کاملا مطمئن شوید. فهم درست از شخصیت و تیپ کاراکتر باعث می شود تا شما بتوانید واقعیت داستان را منتقل کنید.

هدایت روشن و درست از اولویت برخوردار است. که شما به عنوان یک انیماتور با گوش دادن خوب، تفسیر، تخیل و تحقیق به آن دست خواهید یافت.

 

۱-    ولادیمیر پراپ محقق فرمالیست و روس تباری می باشد که به واسطه ارائه تجزیه و تحلیل های ساختگرایانه اش از قصه های عامیانه روسیه و تفکیک سی و یک فونکسیون ویژه در بین همه این قصص، در نهایت به هفت شخصیت بنیادی پی می برد. اندیشه های پراپ در این خصوص، تأثیر عمیقی بر تحقیقات فولکوریک در دانشگاه های غرب بر جای گذاشت.

۲-    ثئوفراستوس در آتن نخست شاگرد افلاطون و سپس ارسطو بود. به علت نفوذ سخن و شیرینی گفتارش، ارسطو به وی لقب تئوفراستوس یعنی «سخنگوی خدایی» داد، در حالی که نام اصلی وی تورماتوس  بوده‌است. ارسطو وی را سرپرست فرزند خود و سپس وصی خویش کرد. وی از سال ۳۲۱، یعنی پس از مرگ استادش تا پایان عمر سرپرست مدرسهی ارسطو بود.

منبع : Skwigly

این مطلب چقدر مفید بود؟

به این پست امتیاز دهید!

متوسط آرا ۱٫۵ / ۵٫ ۲

اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!

Leave a Response

1 + 5 =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.