اخبارمقالات

تحلیلی بر یکی از محصولات جذاب والت دیزنی

5.96Kviews
۰
(۰)

 مجذوب شدن دختران به شخصیت سیندرلا و آرزوی رسیدن به سرنوشت او نوعی توهم کاریکاتور گونه است که در ذهن دختران ایرانی و حتی خارجی ایجاد می شود و حداقل اتفاقی که در نظام فکری آنان ایجاد می نماید، بالا رفتن سطح توقع و ایجاد خواسته های غیر منطقی در کنه تفکری ایشان، بالاخص در موعد ازدواج و تشکیل خانواده است..

سیندرلا (Cinderella) از جمله پُر آوازه ترین و خاطره انگیزترین نام ها در عرصه جهانی محسوب می شود که در طول تاریخ پسا جنگ جهانی دوم به اوج شهرت خود رسید و با در نوردیدن مرزها حتی در کشوری همچون ایران اسلامی نیز به عنوان واژه‌ای کاملا آشنا در بطن جامعه رسوخ و جزئی از پس زمینه ی ذهنی جامعه گردید؛ به گونه ای که گویی سال‌های سال سیندرلا در کنار مردم و بلاخص دختران این سرزمین زیسته است.

سیندرلا اگر چه در میان مردم جهان مکررا تکرار شده اما بدون شک کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که از معنای این کلمه آگاه باشد؛ پس باید دانست که این عنوان اصالتا به کسی اطلاق می‌شود که پس از دورانی نا آرامی و دور افتادگی از عدالت، به کامیابی و شهرت می‌رسد و به همین جهت خط اصلی داستان سیندرلا در تطابق معنوی با این واژه، حکایت گر  روایتی قدیمی و کهن بوده که سال‌های سال در گوشه کنار جهان بیان شده است؛ حکایتی از مظلومیت و مظلوم واقع شدن انسانی که البته فرجامی نکو داشته و به حق خود رسیده و همه چیز به خوبی و کامیابی تمام می‌شود و از این جهت سیندرلا به عنوان دختری مظلوم و رنج کشیده همواره ی تاریخ احساسات و عواطف عموم فرهنگ ها در سراسر جهان را تحریک نموده و سرانجام با رسیدن به خوشبختی، آرامش را به قلوب خوانندگان و بینندگان خود باز می‌گرداند.

 

اما نخستین بار در سال ۱۹۵۰میلادی روایت جذاب و قدیمی سیندرلا با ظرافت های تعلیقی ویژه و مختص خود، توسط کمپانی والت دیزنی (Walt Disney Company) در قاب جادو به تصویر کشیده شد و از همان سال همواره در زمره ی  آثار بدون تاریخ انقضا و برتر انیمیشنی جهان قرار گرفت و همچنان انیمیشن سیندرلا با بیش از نیم قرن، توانسته اذهان و قلوب جهانیان را از آن خود ساخته و به عنوان مهمترین اثر داستانی  شاهزاده ای، جهانیان را مجذوب خود کرده است و اکنون رجعت فرهنگی غرب به داشته های خود موجب شده در اوج فقر تمدنی ایشان موجب شد تا بار دیگر سیندرلا طرحی نو یافته و تولیدکنندگان فرهنگی جامعه ی غرب بار دیگر با برگشت به داستان این انیمیشن قدیمی، به ساخت فیلم سیندرلا مبادرت نمایند؛ فیلمی که در سال ۲۰۱۵میلادی به پخش درآمد و به دلیل بازسازی مجدد این انیمیشن در قالب فیلم سینمایی بهانه ای پیش آمد تا علاوه بر بررسی خلاصه داستان و سیر تاریخی سیندرلا، ابعاد گوناگون فرهنگی و رسانه ای آن را مورد کنکاش قرار دهیم. 

داستان سیندرلا به شکل کنونی برای نخستین بار در سال ۱۶۹۷میلادی توسط شارل پرو (Charles Perrault)، شاعر و داستان‌سرای فرانسوی به نگارش درآمد؛ وی به عنوان مدیر و عضو فرهنگستان فرانسه (L’Académie française)، اندیشه های مدرنیستی خود را به نحوی در حوزه‌ی ادبیات وارد نمود که می توان او را از جمله بنیان گذاران سبک نگارشی با عنوان قصه‌های پریان (Fairy Tales) دانست؛ بر این اساس سیندرلا اصالتا شخصیتی فرانسوی است و خواستگاه تمدنی او فرانسه‌ی شش ضلعی محسوب می شود.

 

البته خواستگاه فرانسوی سیندرلا در حالی است که باید توجه داشت، قبل از شارل پرو فرانسوی، ادبیات آلمان با نویسندگانی همچون برادران یهودی گریم (Die Brüder Grimm) در سال ۱۶۳۴میلادی حکایت سیندرلا را در سبک داستان نویسی مدرن به تحریر درآورده بودند، اما این داستان را در قالبی متفاوت تر از مدل پرو عرضه شده بود و از آنجا که فاقد ظرافت های تعلیقی نوشتار فرانسوی در گونه اثر داستانی شاهزاده ای بود، ماندگاری ادبی خود را از دست داد.

 

به این ترتیب اگر چه سیندرلا هم اکنون با شارل پرو فرانسوی شناخته می‌شود، اما در واقع این داستان سرای یهودی را نمی‌توان پدید آورنده ی اصلی این حکایت دانست و ریشه های این داستان را می بایست همچون دیگر داشته های غرب در یونان باستان و آمیخته با فرهنگ یهودی و الحادی مصر کهن جستجو نمود.

مطالعه کنید:  سیر تکاملی انیمیشن های پیکسار (قسمت دوم)

سیندرلا یک قرن قبل از میلاد مسیح، توسط فیلسوفی یونانی به نام استرابو (Strabo) نقل شده؛ حکایتی شبیه به داستان کنونی که طی آن رودوپیس (Rhodopis) و یا همان سیندرلا که فردی روسپی است در حال استحمام کردن می باشد؛ در همان حال عقابی یکی از کفش های او را از خدمتکارش دزدیده و به ممفیس پایتخت مصر باستان می‌برد و آن را  در دامن شاه می‌اندازد (در کتاب آلیان (Aelian)، نام شاه پماتیکوس (Psammetichus) ذکر شده). شاه نیز به دنبال صاحب کفش گشته و رودوپیس را در نوکراتیس (Naucratis) یافته و با او ازدواج کرد.

 

توجه به داستان یونانی- مصری، رودوپیس روسپی، یا همان سیندرلای افسانه ای نشان می‌دهد که در دوران کهن نیز این سبک نوشتار مورد توجه بوده و به عنوان خط تعلیقی جذاب مخاطبین آن دوره را مجذوب خود کرده است و شارل پرو با استفاده از این داستان و الگو برداری از آن به عنوان دیرین گونه ‌ای جذاب افسانه سیندرلا را رقم زده و پس از آن کمپانی یهودی والت دیزی با خلق جلوه های بصری و خوش رنگ و لعاب انیمیشنی خاطر انگیز را رقم زد، به نحوی که می‌توان کاراکتر سیندرلا را خلقی نو در قرن بیست دانست.

 

در نسخه های گوناگون سیندرلا تغییراتی نسبت به یکدیگر رخ داده است اما اصلی ترین شناسه سیندرلا که کفش های بلورین او محسوب می‌شود، در نسخه پرو خلق شد و انیمیشن سیندرلا در سال ۱۹۵۰میلادی مبتنی بر همین متن فرانسوی نگاشته شده، به تصویر کشیده شد؛ اما بی تردید استفاده تمام نویسندگان از نسخه استرابو به عنوان دیرین گونه کاراکتر سیندرلا موضوعی غیر قابل انکار بوده و آنچه که در دنیای امروز در مورد سیندرلا در اذهان وجود دارد نسخه نوشته شده توسط پرو است؛ از این حیث خلاصه داستان که در ذیل ارائه خواهد شد مبتنی بر انیمیشن سیندرلا می باشد.

 

سیندرلا که سال ها با نامادری و دو دختر وی زندگی می کند، همواره مورد اذیت و آزار آنان است و در خانه پدری خود به مانند خدمتکار کار می‌کند؛ رفتار و اخلاق سیندرلا با حیوانات بسیار خوب است و به این دلیل آنان وی را دوست دارند. روزی از سوی حاکم شهر اعلام شد به خاطر پسرش مهمانی ترتیب داده و تمامی دختران شهر به مهمانی دعوت شده اند سیندرلا که از این موضوع خوشحال می شود خود را آماده مراسم می کند، اما خواهران او لباس سیندرلا را پاره کرده و او را از حضور در مهمانی باز می دارند

سیندرلا که بسیار از این اتفاق ناراحت می شود احساس نامیدی کرده و زندگی را برای خود تیره و تار می بیند در همین حین پری در کنار او حاضر شده و با جادوی خود لباسی زیبا و کفش های بلورین بر تن سیندرلا می کند و به او می گوید که این سِحر تا ساعت ۱۲شب از بین می رود؛ سیندرلا نیز که خوشحال بود به کالسکه ای که پری با جادو برای او درست کرده بود به سمت قصر پادشاه رفته و همه از دیدن او متعجب می شوند اما کسی او را نمی شناسد؛ پسر پادشاه نیز که از او خوشش آمده بود به سمت وی رفته و از او درخواست رقص می کند.

سیندرلا با پذیرفتن درخواست شاهزاده، ساعت ها را با او می گذراند تا صدای ناقوس ساعت ۱۲شب را می شنود و فورا آنجا را ترک می کند اما در حین دویدن یک لنگه کفش بلورین او بر روی پله ها جا مانده و شاهزاده آن کفش را برمی دارد فردای آن روز پادشاه دستور داد تا کفش را در پای تمام دختران شهر امتحان کنند تا دختر مد نظر فرزندش پیدا شود تا آنکه ماموران حاکم به خانه سیندرلا می رسند خواهران سیندرلا تمام تلاش خود را کردند اما کفش وارد پای آنان نشد و سیندرلا علیرغم میل نامادری‌اش با کمک حیوانات خود را نشان داده و کفش های بلورین به پای او می رود و در نهایت وی با شاهزاده ازدواج می کند.

مطالعه کنید:  سلطه خرس صورتی بدجنس بر اسباب بازی‌ها

داستان ذکر شده از انیمیشن سیندرلا نمایی از خط تعلیقی جذاب با مضمون تقابل ظالم و مظلوم در بستری از داستان عاشقانه است، امری که در نهایت با پیروزی مظلوم به پایان می رسد؛ گیرایی و جذابیت این خط تعلیق موجب شده تا انواع و اقسام داستان سیندرلا توسط نویسندگان مختلف جهان نوشته شود که در بالا بخشی از آنان ذکر شد.

اما شخصیت سیندرلا پس از ورود به قرن بیست و بسط پیدا کردن تکنولوژی های رسانه ای روند دیگری را به خود گرفت اگر تا قبل از آن سیندرلا صرفا در بخشی از جهان غرب شناخته می شد پس از ساخت انیمیشن سیندرلا شخصیت این شاهزاده افسانه ای بُعدی جهانی پیدا کرد و حالا با توجه به جذابیت ذاتی داستان سیندرلا هالیوود با ساخت فیلمی از آن بار دیگر در راستای بسط دادن الگویی برای دختران در سطح جهان گامی دیگر برداشته است؛ دختری با عقبه سه هزار ساله که توسط اندیشمندان غربی به عنوان الگویی مناسب برای دختران انتخاب شد و توسط امپراتوری رسانه ای وابسته به یهود جهانی در سطح جهان پر رنگ شد. 

در آخرین اثر ارائه شده از داستان سیندرلا در سال ۲۰۱۵میلادی کنت چارلز برانا (Kenneth Charles Branagh) کارگردان معروف فیلم ثور (Thor) و هملت (Hamlet) با ساخت فیلم سیندرلا حلقه ای دیگر از رویکرد استراتژیک در حوزه تربیت و الگو سازی برای دختران جهان را تکمیل کرد؛ حلقه ای که در قالب تمدن آنگلوساکسون، با وام گرفتن از ادبیات فرانسه به استحاله و تربیت نسل های بشری در سراسر جهان مبادرت می ورزد.

 

البته نباید ناگفته بماند که برانا به سبب خدماتی که به دنیای هنر و دولت انگلیس ارائه کرده است، از سوی الیزابت دوم (Elizabeth II) به دریافت لقب سر نائل آمد؛ این لقب صرفا به افرادی داده می شود که در راستای منافع آنگلوساکسون ها در سراسر جهان دستاوردها و افتخارات فوق‌العاده کسب کرده باشند.

 

همچنین در این اثر سینمایی، ایفای نقش سیندرلا بر عهده بازیگر انگلیسی الاصلی بیست و پنج ساله ای به نام  لیلی جیمز (Lily James) می باشد.

 

بدون شک سیندرلا مهمترین و اثرگذارترین فیلم شاهزاده ای محسوب می‌شود که چندین نسل از کودکان جهان امروز را مجذوب خود کرده است؛ دختری که دیرین گونه آن طبق آنچه استرابو یونانی وصف کرده است به دخترکی فاحشه برمی گردد و به این جهت برجسته شدن سیندرلا در جهان امروز ثمره نوشته پرو و یا ساخت والت دیزنی نمی باشد بلکه از عقبه چتد هزار ساله برخوردار است؛ از این جهت است که سیندرلا هم اکنون به موجودی عینی برای مخاطب تبدیل شده است چرا که شخصیت پردازی او که در سال ۱۹۵۰میلادی توسط والت دیزنی صورت گرفت، قبل از آن توسط ده ها نفر صورت گرفته بود و داستان آن بر روایتی کهنه استوار است؛ به این جهت سیر داستان سیندرلا در تاریخ غرب و بزرگ نمایی آن امری منطقی محسوب می شود و فراگیر شدن این شخصیت در عرصه جهانی موضوعی کاملا بدیهی است.

 

پر رنگ کردن شخصیت سیندرلا در کشور های غربی به عنوان الگویی مناسب برای دختران آن تمدن به دلیل داشتن عقبه فکری فلسفی و داشتن رویکرد تربیتی که مبتنی بر بی حیایی و بی عفتی است، پدیده ای طبیعی و مورد تایید برای این تمدن محسوب می شود؛ دخترکی تنها و به دور از خانواده که شاهزاده ای از طبقه بورژوا او را از چنگال ظلم و فلاکت نجات داده و در نهایت با او به اوج خوشبختی در زندگی مادی می رسد.

 

اما با داشتن نیم نگاهی به سِیر برجسته شدن شخصیت سیندرلا در عرصه ی کشورهایی نظیر ایران اسلامی، با پارادوکسی عمیق مواجه می شویم؛ در ابتدا آنکه دیرین گونه سیندرلا در نظام تمدن غرب به دخترکی فاحشه بر می گردد. اگر چه به این موضوع در انیمیشن سیندرلا هیچ گونه اشاره ای نمی شود اما به هر حال موضوعی است که نمی توان از آن به سادگی عبور کرد؛ به واقع ساخت انیمیشن و فیلم سینمایی سیندرلا که مبتنی بر داستان استرابو و پس از آن پرو بوده است، مبتنی بر بی حیایی و بی عفتی شکل گرفته اما در مقابل دختر مسلمان و ایرانی که نظام معرفتی او مبتنی بر حیا است، از کودکی با الگویی به نام سیندرلا اُخت گرفته و همزاد پنداری می نماید و در این زمان به نوعی آمیختگی متضاد بین شخصیت سیندرلا با دختر ایرانی مسلمان ایجاد می‌شود.

مطالعه کنید:  «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی 2»

 

مورد دیگر سبک زندگی ماده گرایانه سیندرلا است؛ زندگی سراسر رنج و عذاب که بر وی تحمیل شده و تمامی آمال و آرزوی وی و حیواناتی که دوستان او هستند، در رسیدن به شکوه و جلال و پیوند او با شاهزاده سرزمین خود است؛ حال آنکه در الگوی معرفتی دختر مسلمان ایرانی فلاح و رستگاری در رسیدن به زندگی مادی و زرق و برق دنیایی تعریف نمی شود بلکه دنیا به مثابه گذرگاهی برای رسیدن به جهان آخرت است.

حتی اگر از این نوع تعریف عبور کنیم مجذوب شدن دختران به شخصیت سیندرلا و آرزوی رسیدن به سرنوشت او نوعی توهم کاریکاتور گونه است که در ذهن دختران ایرانی و حتی خارجی ایجاد می شود و حداقل اتفاقی که در نظام فکری آنان ایجاد می نماید، بالا رفتن سطح توقع و ایجاد خواسته های غیر منطقی در کنه تفکری ایشان، بالاخص در موعد ازدواج و تشکیل خانواده می باشد.

 

البته نوع پوشش و سبک رفتار سیندرلا نیز خود موضوعی دیگر است که اصالت تعریف دختری با موهای طلایی و لباس هایی در تم غرب کلاسیک به نوعی الگو ظاهری و رفتاری برای دختر مسلمان گردیده و حال آنکه دختران شرقی و ایرانی از نظر لباس، شکل و ظاهر و همچنین رفتار های اجتماعی مدل و سبک دیگری برایشان تعریف شده است و هنگامی که این امر برای دختر ایرانی مورد تبیین واقع نشود، سندرم بی هویتی در میان ایشان شیوع پیدا نموده و موجب اهتمام ایشان بر تغییر واقعیت موجود خود و تطابق آن با الگوی حقنه شده  ای مانند سیندرلا می شود.


جمع موارد ذکر شده موجب می شود تا به عنوان مثال دختر ایرانی و مسلمان مجذوب شخصیت سیندرلا شود و بسیاری از دختران با الگو برداری غیر مستقیم از این شخصیت،  سعی در سیندرلا سازی خود داشته باشند و اگر چه در سیر عادی زندگی شاید چنین مسئله ای برای آنان باور پذیر نباشد اما در مقام تطبیق، امروز بسیاری از کودکان دیروز در مقام دختران جوان جامعه امروز، در آرزوی رسیدن به همسری همانند شاهزاده داستان سیندرلا و به تبع آن نزدیک نمودن شکل و اندام خود به مثابه یک پرنسس در مسیر رسیدن به آروزی خوشبختی مادی را برای خود دارند و از سوی دیگر پسران خُردسالی که این انیمیشن را مشاهده کرده اند، از ترکش های آن مصون نموده و با فضای سازی فانتزی برای خود به دنبال به دست آوردن دختری زیبا هستند و راه رسیدن به این مسئله را در ثروت اندوزی و رسیدن به جاه و مقام می دانند حال آنکه در فضای رئال نه برای دختران و نه برای پسران هیچ یک از این اتفاقات روی نخواهد داد.

 

در مجموع رویکرد مزبور در بروز رسانی سیندرلا و دادن اصالت به داستان های پرنس (prince) و پرنسسی (Princess) را می توان در راستای تمدنی دانست که محوریت تمامی اصول خود را مبتنی بر اومانیسم قرار داده است؛  تمدنی که می تواند با الگو گیری از یک روسپی، شخصیت سیندرلا را خلق نموده و با توان هنری و رسانه ای کمپانی یهودی والت دیزنی، به گسترش، ترویج و همگام سازی سبک زندگی مد نظر خود در سطح جهانی مبادرت ورزد.

منبع : سینماپرس

این مطلب چقدر مفید بود؟

به این پست امتیاز دهید!

متوسط آرا ۰ / ۵٫ ۰

اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!

1 Comment

Leave a Response

+ 49 = 54

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.