چطور یک بیت شیت بنویسیم؟

زمانی که در حال آماده‌کردن داستانتان هستید، داشتن یک نقشه خوب می‌تواند کمک زیادی به شما در نوشتن کند. بدون داشتن یک ساختار منسجم، به‌سادگی در هزارتوی زیرپلات و قوس کاراکتر غرق می‌شوید، بدون آنکه به‌درستی بدانید که به چه جهتی باید حرکت کنید.

خوشبختانه برای این مسئله راه‌حل ساده‌ای وجود دارد: بیت شیت! این مقاله به شما کمک می‌کند که بیت‌های داستانتان را پیدا کنید، و به شما در پروسه نوشتن کمک می‌کند. بیت شیت یکی از ابزارهای حیاتی برای نوشتن فیلمنامه، رمان یا فیلمسازی یا هر چیزی که به هنر روایت مرتبط باشد است.

بیت‌شیت چیست؟

بیت شیت یک محتوای متنی ساده است که به تمام داستان شما را به‌طورکلی مشخص می‌کند، از اولین پرده داستان تا آخرین تصویر آن. با درنظرگرفتن نقطه پلات‌های کلیدی و فریم‌های مهم داستان، پروسه نوشتن برایتان آسان‌تر می‌شود.

در برخی از تکنیکی‌های کلیات نویسی مانند تریتمنت فیلم (film treatment) داستان در جمله‌های کامل بیان می‌شود. بیت‌شیت‌ها کمی متفاوت هستند به‌خاطر اینکه آنها داستان را به نقاط اصلی تقسیم می‌کنند. این نقاط جدا کلیدی بیت نام دارند و به‌عنوان راهنمای شما در ساختاردهی و نوشتن خط داستانی کمک می‌کنند.

هدف از استفاده بیت شیت جمع‌کردن تمام لحظه‌های کلیدی در یک سند است، پس از آن می‌توانیم آنها را به شکلی سازماندهی کنیم که به‌عنوان راهنما در ساخت ساختار و خط داستانی باشد.

فیلمنامه‌نویسان مختلف دیدگاه‌های مختلفی درباره تعداد، و انتخاب بیت‌های داستانی دارند. تنها یک پاسخ درست وجود ندارد، اغلب نویسندگان اتفاق‌نظر دارند که یک داستان خوب ۱۵ بیت اصلی در خود دارد.

علت اهمیت بیت‌شیت در چیست؟

درحالی‌که تکنیک‌های مختلف کلیات‌نویسی وجود دارد، اغلب به‌اندازه بیت‌شیت ساختار ندارند و به طور عمیق داستان را به نمایش در نمی‌آورند. بیت‌شیت‌ها فراتر از داده‌های ساختار سه‌پرده‌ای می‌روند، و تمام داستان را با جزئیات بیان می‌کنند.

بیت‌شیت یک تکنیک منعطف است که برای همه کارکرد دارد فیلم‌سازان، افراد آکادمیک، سخنرانان، و غیره. بیت‌شیت‌ها در همه‌جا از دیزنی تا سایر استودیو بکار می‌روند.

در حالی که با نوشتن بیت‌شیت، قدمی بزرگی به سمت جهانی است که ساخته‌اید، و به شما در شناخت داستان کمک می‌کند. داستان شما از حالت یک ایده انتزاعی در می‌آید و فرم جهانی را به خود می‌گیرد که امکان کارکردن در آن وجود دارد.

علاوه بر این بیت‌شیت به شما کمک می‌کند که قوس داستانی پروتاگونیست و سایر کاراکترهای اصلی داستان را به دست آورید. آنها تبدیل به کاراکترهایی می‌شوند که چه در ظاهر و چه در باطن قابل‌درک هستند.

گربه را نجات بده! نوشته بلیک اشنایدر

بلیک اشنایدر اطلاعات زیادی درباره بیت‌شیت‌ها دارد. او در کتاب گربه را نجات بده! درباره تمپلیت ساختار پلاتی که توسط فیلمنامه‌نویسان در هرجایی به کار می‌رود. ما از بیت‌شیتی که اشنایدر در کتابش از آن صحبت کرده به‌عنوان راهنمای کارمان استفاده می‌کنیم.

برای به‌دست‌آوردن اطلاعات بیشتر، کتاب گربه را نجات بده را مطالعه کنید!

چطور یک بیت‌شیت خوب بنویسیم؟

در نظر داشته باشید که موارد ارائه شده الزامی نیستند و تنها به‌عنوان راهنمای شما بکار می‌روند تا بتوانید فیلمنامه را کامل کنید.

بیت ۱٫ نمای آغازین (صفحه ۱)

هدف از نمای آغازین جلب‌توجه مخاطب است. در این نما شما باید درگیری و تنالیته داستان را بیان کنید، و سعی کنید که جلوه‌ای کلی از مشکلی که کاراکتر داستان دارد را بیان کنید.

به طور مثال در صحنه آغازین فیلم راکی قهرمان داستان را می‌بینیم که در داخل میدان مبارزه برای جایزه ۴۰ دلاری است. ما به‌سرعت متوجه می‌شویم که راکی خیلی شانس برنده‌شدن ندارد.

بیت ۲٫ چیدمان (صفحات ۱ تا ۱۰)

در مرحله چیدمان، شما باید شرایط کاراکتر در جهان داستانیش را به نمایش بگذارید، و سعی کنید که چیزی که کمبود دارند را تشریح کنید. با این کار فیلمنامه شما حس واقعی بودن پیدا می‌کند، و پیش از آنکه کاراکتر غرق در دنیای داستان شود محتوایی برایش آماده می‌شود.

به‌طورکلی در این بیت به سؤالات زیر پاسخ داده می‌شود:

داستان در کجا رخ می‌دهد؟

چه فرهنگی در چنین جهانی حاکم است؟

در این جهان چگونه مردمی زندگی می‌کنند.

آیا داستان درگذشته، حال، یا آینده رخ می‌دهد؟ (آیا این گذشته، حال، یا آینده، زمانی است که ما بشناسیم؟ یا واقعیتی متفاوت است؟)

بیت ۳٫ بیان تم (صفحه ۵)

در حالی که شما در حال چیدن زمینه‌های اصلی کار هستید، باید به مخاطب توضیح دهید که داستان درباره چیست (معمولاً در مرحله چیدمان). اغلب منظور اصلی از این مسئله کاراکتر اصلی داستان است، یا حداقل حضور آنها. آنها ممکن است که پیام یا حقیقت را متوجه نشوند مگر تا زمانی که آن را تجربه کنند و از آن پشتیبانی کنند.

در این بیت، ضرورت دارد که به مخاطب نام کاراکتر اصلی، اندکی از سرگذشتش، و همچنین کمی از رفتارهایی که شخصیت او را تعریف کند را بیان کنید.

بیت ۴٫ کاتالیست / حادثه محرکه

حادثه محرکه زمانی است که کاراکتر اصلی متوجه می‌شود که به او خیانت شده، یا چیزی درست نیست، یا باید کسی را ببینند که می‌تواند زندگی‌اش را متحول کند.

حادثه متحرکه نقطه عطف داستان شماست که مسیر زندگی کاراکترتان را تغییر می‌دهد. با فروریختن جهان پیشین، قهرمان مسیرش را در راستای مقصدی متفاوت آغاز می‌کند.

بیت  ۵٫ مباحثه (Debate) (صفحه ۱۲ تا ۲۵)

پس از رخ‌دادن حادثه محرکه، واضح است که دیگر هیچ‌چیز مانند سابق نخواهد بود. اما تغییر ترسناک است، قهرمان به طور حتم درباره سفر پیش رویش مردد است. آیا قهرمان دل‌وجرئت آغاز سفر را دارد؟ آیا حاضر است خطرات آن را به جان بخرد؟

این موقعیت بزرگی است که بتوان کاراکتر را در تنش‌های داخلی و خارجی قرارداد. چه چیز باعث می‌شود که کاراکتر از سفر کردن بازداشته شود؟ چه رفتارها یا تجربه‌هایی به آنها کمک می‌کند که پیش بروند؟ چطور هر یک از این چیزها بر انتخاب‌های کاراکتر تأثیر می‌گذارند.

بیت ۶٫ تقسیم کردن به دو قسمت (صفحه ۲۵)

اینجا جایی است که فیلمنامه شما تازه گرم شده است، کاراکتر اصلی داستان انتخابش را کرده است و سفرش را شروع می‌کند. در این مرحله ضرورت دارد که دلایلی که پروتاگونیست شما چنین تصمیمی گرفته توضیح داده شود.

آیا آنها به دنبال چیزی هستند؟

آیا می‌خواهند که چیزی را نجات دهند، یا تنها خودشان را؟

آیا به دنبال ایجاد تغییری در جهان هستند، یا تغییر خود را جویا هستند؟

آیا انگیزش آنها درونی است یا بیرونی؟

نوشتن پاسخ این سؤال‌ها در بیت‌شیت با پیش رفتن در طول فیلمنامه ارزش بسیار زیادی پیدا می‌کند.

بیت ۷٫ داستان ب/ زیر پلات (صفحه ۳۰)

توضیح مترجم: داستان آ روایت اصلی است که داستان دنبال می‌کند، داستان ب داستان پشتیبان است که در زیرمتن روایت اصلی بیان می‌شود.

حالا صحبت درباره تم داستان است، یا حقیقت داستانتان! در این مرحله کاراکتر درباره تم داستان صحبت خواهد کرد. برخی نگران این مسئله هستند که داستان ب جای روایت اصلی را نگیرد، اما این اتفاق تا زمانی که خط داستانی قدرتمندی داشته باشیم رخ نمی‌دهد. در عوض، داستان ب باید توان کامل کردن پلات اصلی را داشتند باشد و آن را به‌درستی تمام کند.

داستان ب همچنین آغاز ورود کاراکتر اصلی به پرده دوم فیلمنامه است.

بیت ۸٫ به‌کارگیری فرضیه داستان (صفحات ۳۰ تا ۵۵)

فرضیه لحظات میانی در داستان هستند. در این زمان فرصت برای نشان‌دادن لحظات بامزه و سکانس‌های اکشن، خنده‌دار، لحظات دراماتیک، و سایر رخدادهایی که در یک تریلر جذاب به نظر می‌رسند.

با شروع تعامل قهرمان با جهانی که در آن قرار گرفته است، پیروزی‌هایی به دست خواهد آمد که باعث می‌شود اعتمادبه‌نفس آنها ساخته شود. گرچه بعید است که این شادی دوام زیادی داشته باشد …

بیت ۹٫ نقطه میانی

زمانی که به میانه فیلمنامه می‌رسید، همه چیز برای قهرمان داستانتان جذاب و درعین‌حال وحشتناک شده است. در برخی از داستان‌ها، کاراکتر به هر چیزی که می‌خواسته رسیده است و حس می‌کند که بر بلندای جهان قرار گرفته است، اما اغلب پیروزی به‌دست‌آمده اشتباه است و ارزشی ندارد.

به طور طبیعی، این موقعیت باعث می‌شود که نقطه عطفی در زندگی قهرمان داستان ایجاد شود. زمان انتخاب رسیده، الان یا هیچ‌وقت، زمانی که ما بهترین و بدترین رفتار‌های کاراکتر را می‌بینیم، می‌آموزیم که چطور با نتایج کنش‌های آنها روبرو شویم.

بیت ۱۰٫ آدم بدها نزدیک می‌شوند! (صفحات ۵۵ تا ۷۵)

اگر در مرحله میانی کاراکتر بر بلندای جهان قرار گرفته است، سقوطی در انتظارش است. با نزدیک شدن آدم بدها، قهرمان با بحران اعتمادبه‌نفس، جنگ با ترس، شک، خشم، ناامیدی روبرو است.

با به‌دست‌آوردن جایگاه بالاتر توسط دشمن، سفر قهرمان سخت و سخت‌تر می‌شود.

بیت ۱۱٫ همه چیز ازدست‌رفته است … (صفحه ۷۵)

این بیت در برابر نقطه میانی داستان قرار می‌گیرد. اگر قهرمان داستان تا این لحظه چیزی را به دست آورده است، در این مرحله متوجه می‌شود که همه چیز ازدست‌رفته است. او می‌‎داند که اگر همچنان چیزی دارد، برایش دیگر ارزشی ندارد. در این لحظه است که چیزی یا کسی از دست می‌رود.

اما خبر خوب اینکه، چنین مرگ فیزیکی یا عاطفی درها را به سمت چیزی جدید می‌گشاید. اما باوجوداینکه شما می‌دانید شکست قهرمان دائمی نیست اما خود قهرمان نباید از این مسئله آگاه باشد، آنها در این بیت همچنان حس بازنده بودن را خواهند داشت.

بیت ۱۲٫ شوالیه تاریک روح (صفحات ۷۵ تا ۸۵)

برخی اوقات همه چیز باید فروریزد تا بتوان دوباره ساخته شود. این دقیقاً اتفاقی است که در این مرحله از فیلمنامه برای قهرمان رخ می‌دهد.

با خراب‌شدن همه چیز در جهان قهرمان، او به نهایت نامیدی می‌رسد و به عزای آنچه ازدست‌داده می‌نشیند، خواه رؤیای دیرینش باشد یا هدف، معلم، معشوق یا هر چیز دیگر.

بیت ۱۳٫ تقسیم به سه (صفحه ۸۵)

به کمک یک ایده، کشف، یا یک نصیحت جدید که حاصل از داستان ب (که معمولاً داستان عاشقانه است)، قهرمان خودش را از منجلاب بیرون می‌کشد و تصمیم می‌گیرد که بار دیگر تلاش کند.

با این انرژی جدید، قهرمان دوباره زنده می‌شود و آماده رسیدن به هدفش می‌شود. اگر تا این زمان کاراکتر خودخواه بود، اکنون به دنبال اهداف بزرگ‌تری است.

بیت ۱۴٫ پایان (صفحه ۸۵ تا ۱۱۰)

زمانی که قهرمان تم داستان الف را همراه با زمینه‌ای از داستان ب به نتیجه می‌رساند، همه چیز گرد هم می‌آید. حتی اگر قهرمان تا الان به پیروزی بزرگی دست پیدا نکرده باشد، یا حتی به سمت شکست نزدیک می‌شود، چنان به نظر می‌رسد که امید زنده شده آنها به نتیجه خواهد رسید.

علاوه بر این، این بیت زمانی است که مخاطب و قهرمان هر دو از مسئله اخلاقی حاکم بر داستان آگاه می‌شوند. به‌عنوان یک فیلمنامه‌نویس کار شما این است که اطمینان حاصل کنید که در این لحظه برای همه درسی وجود دارد، درسی واضح و پرمعنا.

بیت ۱۵ تصویر نهایی (صفحه ۱۱۰)

به زبان ساده تصویر نهایی چیزی است که در برابر تصویر آغازی کارتان قرار می‌گیرد. تصویر نهایی بیانی بصری از تغییری است که برای کاراکتر اصلی شما در طول داستان رخ‌داده است.

ازآنجاکه این تصویر نهایی در فیلمنامه شما است، بسیار مهم است که در نظر داشته باشید که چه درسی را می‌خواهید به مخاطب بدهید و چطور می‌خواهید سفر قهرمان را کامل کنید.