چگونه انیمیشن ها ما را غافلگیر می کنند؟
صنعت انیمیشنسازی به نقطه اوج خودش رسیده است. این سالها ما به تولید انیمیشنهایی عادت کردهایم که بسیار با دقت تهیه شدهاند و جزئیات فوق العاده زیادی دارند. استودیو انیمیشن پیکسار چنان جزئیات دیوانهواری را در انیمیشنهایش اجرا میکند که خیلی وقتها فقط به دلیل همین جزئیات هست که مطمئن میشویم چیزی که در حال تماشای آن هستیم فیلم نیست و انیمیشن است. در فیلمهای عادی کدام فیلم و صحنهای را دیدهاید که به اندازه یکی از پلانهای انیمیشن کوکو جزئیات و رنگ و حرکت داشته باشد؟
این طور که به نظر میرسد صنعت انیمیشن به سمت کَل کَل کمپانیهای انیمیشنسازی برای ساخت فیلمهایی با جزئیات بیشتر پیش میرود. به جز انیمیشن کوکو که امسال نامزد جایزهی اسکار شده است میخواهیم به انیمیشنهای مهم دیگر سال ۲۰۱۷ نیز نگاهی بیندازیم.
کمپانی بلو اسکای این انیمیشن بینظیر را تولید کرده است. با اینکه هنوز نسخه بلوری انیمیشن فردیناند به دستمان نرسیده است اما تنها با دیدن تریلر میفهمیم که این اثر یک شاهکار محسوب میشود؛ کافیست سکانسی که فردیناند -گاو غول پیکری که قلبی از طلا دارد- داخل یک مغازه چینی فروشی گیر کرده است را ببینید. بقیهی کمپانیها هنوز فاصله زیادی با پیکسار و دقت و تکنیک ساخت این میراث استیو جابز دارند، با این حال بیانصافیست اگر منکر این واقعیت شویم که در زمان دیدن این سکانس از تریلر نفستان در سینه حبس میشود.
هنر صداپیشهها
به صداپیشههای انیمیشنها هم باید بیشترین امتیاز را بدهیم، فقط به صداهایی که امسال روی شخصیتها قرار گرفت دقت کنید. جاستین ترو در انیمیشن لگو نینجاگو یک شخصیت عالی و بامزهی ضدقهرمان را خلق کرد. جکی چان در همین انیمیشن با انگلیسی دستوپا شکستهی خودش خیلی خوب توانست شخصیت یک استاد هنرهای رزمی شرقی را شکل دهد. در همهی انیمیشنهای دیگر سال ۲۰۱۷ مثل ایموجی مووی، عملیات آجیلی، ماشین های ۳ و من نفرت انگیز ۳ با صداپیشهها و جلوههای صوتی فوقالعادهای روبهرو بودهایم. البته برای عدهای از ما که به تماشای انیمیشن دوبله فارسی عادت کردهایم شاید این قضیه خیلی ملموس نباشد اما برای اطمینان بهتر است بدانید که در جوایز اُسکار بخش جداگانهای برای جلوههای صوتی در نظر گرفته شده است.
ضعف فیلمنامهها
در عوض هرقدر که تکنیک ساخت انیمیشن پیشرفتهای عجیب و غریبی داشته است، اما انگار که فیلمنامهی بیشتر آنها را یک کودک چهار پنج ساله، آن هم در بی حال و حوصلهترین روزهای زندگیش نوشته است. واقعا نمیتوان فهمید فرانچایزی مثل من نفرت انگیز با آن مینیونهای خارق العاده چطور میتوانند انیمیشن بیحالی مثل قسمت سوم را تولید و پخش کنند. اگه از ما بپرسید به شما اطمینان میدهیم که در کل سه فیلمنامه در هالیوود وجود دارد که کارگردانها با انتخاب آنها و تغییر اسم شخصیتها، به تیم تدوین و جلوههای ویژهشان دستور میدهند که صحنههای پر زد و خورد یا هیجانانگیزی را تولید کنند. این همان تیغ دو لبه CGI است که کارگردانها را تنبل کرده است و باعث میشود به دنبال داستانهای خوب و تازه نروند، وقتی میتوان با یک سکانس فوقالعاده که بیش از صد متخصص پویانمایی رایانهای آن را تولید کردهاند سر و ته کار رو جمع کرد چه احتیاجی به یک داستان خوب هست؟
انیمیشنهای با کیفیت و غافلگیرکننده
با وجود تمام این مسائل باز هم انیمیشن هایی هستند که غافلگیرمان میکنند؛ سال گذشته با کوبو و دو تار این اتفاق افتاد. علاوه بر داستان خوبی که آن انیمیشن داشت جزئیات تولید هم بینظیر بود. برای ساخت سکانسی که کوبو و همراهانش سوار کشتی شدند از ۲۵۰ هزار برگ درخت استفاده شد. برگهای درختی که پرینت گرفته شدند و برش لیزری خوردند. حالا به لحظاتی فکر کنید که این ۲۵۰ هزار قطعه در هوا به پرواز در آمدند و برای هر برداشتی، یک حرکت خیلی کوچک کردند تا بالاخره این سکانس فوق العاده پدید آید. با این حال سال گذشته زوتوپیا توانست کوبو و انیمیشن درام عاشقانهی مایکل دودوک را که برای ذائقهی عامه پسند داورهای اسکار زیادی هنرمندانه بود، شکست دهد و برنده جایزه اسکار بهترین انیمیشن شود.
امسال این اتفاق با انیمیشن وینسنت دوست داشتنی افتاد. خارج از هالیوود و در اروپا، یک پروژه جاهطلبانه شروع شده بود که خبرها و تصاویر آن هر روز بیشتر ما را هیجانزده میکرد. دوروتا کوبیلا و هاگ ولچمن تصمیم به ساخت اثری درباره دیوانهترین هنرمند قرن بیستم گرفتند و او کسی نیست جز وینسِنت وَن گوگ. اینبار قرار بود کامپیوترها کار اصلی را به عهده نگیرند، بازیگرها هم نقشی این وسط نداشتند. برای ادای احترام به ونگوگ گروهی متشکل از ۱۰۰ نقاش دور هم جمع شدند و با طراحی و نقاشی هزاران تابلو به سبک ونگوگ، یک گالری عظیم و خیره کننده به راه انداختند. داستان زندگی واقعی ونگوگ هم به اندازهای دراماتیک و پر اُفتوخیز است که فقط روایت سادهی تاریخی آن میتواند هر کسی را مجذوب خود کند. چه داستانی حیرتآورتر از زندگی هنرمندی که در طول زندگیاش حتی برای دقایق کوتاهی هم طعم موفقیت و شادی رو نچشید ولی بعد از مرگ اسرارآمیزش تبدیل به یکی از قلههای دست نیافتنی هنر شد؟
در مراسم امسال اسکار همین وینسنت دوست داشتنی خارق العاده به همراه انیمیشن فردیناند و انیمیشنهای دیگر از جمله کوکو، بچه رئیس و نانآور نامزد جایزهی بهترین انیمیشن سال شدهاند. باید منتظر بمانیم و ببینیم که داورها جایزه رو به اثر گیشهای و هالیوودی کوکو میدهند یا فرصتی برای تقدیر و تشکر از وینسنت دوست داشتنی نیز فراهم میشود؟
منبع: roozame
این مطلب چقدر مفید بود؟
به این پست امتیاز دهید!
متوسط آرا ۳ / ۵٫ ۱
اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!
1 Comment
Leave a Response لغو پاسخ
این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش میشوند.
سلام شما در بخش معرفی موتور رندر vray میگویید که اخیرا یک فیلم با این موتور رندر ساخته شده است اما اکثر فیلم های جهان از این موتور رندر استفاده میکنند .
اگر اشتباه میکنم پاسخ بدهید. در ضمن در showreel 2017 این موتور رندر نام این شرکت ها را می آورد؟