درباره فیلم كارتونی و جدید «هواپیماها: آتش و نجات»

ارزش دوستی ها و فداكاری ها

بانی فیلم– گروه سینمای جهان – وصال روحانی –  سال گذشته بود كه فیلم كارتونی «هواپیماها» عرضه شد و با این كه كار فوق العاده ای در جمع كارتون های اغلب خوب استودیوهای غربی جلوه نكرد اما موفق بود و فروش قابل توجهی هم داشت.
لابد برداشت موجود این بود كه می شد دنباله ای موفق تر را از روی آن فیلم ساخت و محصول آن نگرش و اقدام مربوطه فیلمی است به نام «هواپیماها: آتش و نجات» كه سه چهار هفته ای است در آمریكا و كانادا خوب می فروشد و شروع اكران آن در اروپا هم موفقیت آمیز بوده است.
بارها اتفاق افتاده كه قسمت اول یك فیلم معمولی بوده و ویژگی خاصی نداشته اما سازندگان قسمت دوم نتوانسته اند از آن فراتر بروند ولی در مورد قسمت دوم «هواپیماها» این طور نیست و فیلم دوم بهتر و جذاب تر است. داستان قسمت دوم كاملتر و پایه های آن محكمتر نشان می دهد. صدا پیشه های بیشتر و بهتری به جمع گویندگان فیلم نخست اضافه شده اند و سیستم ۳ بعدی نیز به خوبی روی «آتش و نجات» پیاده شده است. شروع قسمت دوم این فیلم، از همان نقطه ای است كه فیلم اول توقف كرده بود. داستی كراپ هاپر (با صدای دین كوك) حالا در بین هواپیماها تبدیل به یك قهرمان و چهره بین المللی شده است. در فیلم اول دیده بودیم كه كراپ هاپر در مسابقات هواپیمارانی به دوردنیا به طرزی باورنكردنی پیروز شده بود ولی از آن پس وی و بهتر بگوییم این هواپیما عناوین دیگری را هم تصاحب كرده و حالا در شهر و منطقه محل استقرارش مهمترین و موفق ترین چهره به حساب می آید.

پایان روزهای خوب
با این حال روزهای خوب او به سوی بدی و نگرانی می رود زیرا روزی كه همراه با راننده و راهنما و دوستش به نام اسكیپر (با صدای استیسی كیچ كهنه كار) در حال پرواز است، اختلالی در سیستم كار و در عملكرد موتور آن به وجود می آید و وقتی به پایگاهش باز می گردد از تعمیر كار همیشگی اش كه نامش داتی (تری هچر) است می شنود كه گیر بوكس اش خراب شده و چون این مدل دیگر تولید نمی شود و به تبع آن یدكی آن وجود ندارد تا جانشین وسیله خراب شده گردد. داستی باید از فكر مسابقه دادن خارج شود و به واقع اعلام بازنشستگی كند و گوشه ای بنشیند و آرام گیرد. او به واقع باید عبور از مرزهای سرعت را كه در سالهای اخیر بارها به آن دست زده، فراموش كند و از این پس بی صدا برود و آهسته بیابد.

یك هواپیمای ناكار آمد دیگر
سپس یك فقره آتش سوزی در محوطه فرودگاه روی می دهد و این واقعه نشان می دهد كه اتومبیل قدیمی اطفای حریق هم كه آن را می دی (هال هالبروك) می نامند، قدیمی و ناكار آمد شده و دیگر به درد این موارد و مهار آتش سوزی ها نمی خورد. این آتش سوزی و خسارات برخاسته از آن پای مأموران فدرال و بازرسان دولت را به فرودگاه می كشاند و حكم آنها این است كه باید یك اتومبیل جدید اطفای حریق خریداری و ضمیمه آن محل شود و یا می دی به طور اساسی ترمیم و مدرن و به روز سازی شود و اگر این توصیه ها اجرا نشود، فرودگاه به دلیل عدم كفایت و خطرناك بودن به كلی بسته خواهد شد. اینجاست كه فكر جالبی به سر داستی خطور می‌كند. او به این نتیجه می رسد حالا كه مسابقه دادن از او بر نمی آید، می تواند تبدیل به یك هواپیمای آتش نشانی شود و از بالا بر سر نقطه مشتعل فرود آید و با پاشیدن پودرهای مهار آتش و آب روی نقطه آتش گرفته شعله ها را خاموش و بحران را متوقف كند.

عبور مجدد از سدها و موانع
او در این راه به تیم آتش نشان جنگل منطقه می پیوندد و به تمرین با سایر اعضای این تیم می پردازد و این تمرینات در یك پارك بزرگ ملی و محیط سبز انجام می‌شود ولی داستی باز هم كم نمی آورد و همان طور كه چند سال پیشتر در میان هواپیماها یك مدل عالی و نمونه شده بود، این بار هم از سدها و موانع زیادی عبور می‌كند و احترام زیادی را نسبت به خود بر می انگیزد و به لطف مهارت ها و قدرت تازه كسب كرده خود و مشورت با بعضی هواپیماهای دیگر اطفای حریق راه و چاه این حرفه را می یابد.
اینجا و در این مقاطع از این انیمیشن تماشایی است كه جلوه های ویژه فیلم به كار می آید و جنگل ها و آبشارها زیبایی های منطقه به خوبی به تصویر كشیده می‌شود و حتی صحنه های اطفای حریق و آتش های زبان كشیده ای كه باید مهار شوند. به لطف جلوه های ویژه ای كه در این موارد به كار گرفته می شوند،‌ به طور كامل به نمایش در می آیند. در همین ارتباط بینندگان با پدیده ها و كاراكترهای جدیدی نیز آشنا می شوند و یكی از آنها هواپیمای بلید رنجر (اد هریس) است، دیگر هواپیمای بنزین رسان به نام یپر (جولی بوون) و همچنین كار (جان مایكل هیگینز) كه مدیر اجرایی پارك منطقه است و اخیراً آن را مدرن سازی كرده و از چهره های مشهور برای حضور در مراسم افتتاحیه آن دعوت به عمل آورده است.

چشم بر عقل ببندید!
همان طور كه در فیلم های دو گانه «ماشین ها» كه فیلم های «هواپیماها» از درون آن بیرون آمده اند، دیده بودیم،‌ باید بسیاری از انتظارهای منطقی و عقل و موارد عقلایی را نادیده بگیرید تا آن چه پیش روی تان در این سری فیلم ها شكل می گیرد قابل باور و بهتر بگویم قابل تحمل باشد. این یك دنیای غیرقابل لمس و در عین حال احساس بر انگیز است كه هواپیماها و سایر وسایل ارتباطی و نقلیه در آن به حركت در می آیند و اگر در فیلم اول باور كارهای این موجودات عظیم فلزی سخت بود به لطف تدوین قصه ای بهتر برای فیلم دوم اتفاقات مطروحه این بار باورپذیر تر نشان می دهد و حتی اگر تحمل بیننده پیوسته به او نهیب بزند كه این شیرین تر و عظیم تر از آن است كه بتوان پذیرفت ولی تماشاگر خود را قانع می‌كند كه شیرینی این موضوع را بر قوای منطق خود ارج بدارد و همین را بخواهد و ببیند. مهمتر این كه «هواپیماها ۲» به ما می گوید هیچ چیز به خوبی و ارزش دوستی ها و وفاداری ها و فداكاری ها نیست و تحت سخت ترین شرایط هم باید كارهای درست را انجام داد و نه تخلف و بدكرداری ها را. همان طور كه داستی این هواپیمای محبوب بعد از بروز موج مشكلات هم برای او چنین می‌كند و همچنان صادق و سخت كوش می ماند. 

مشخصات كوتاه فیلم
عنوان: «هواپیماها: آتش و نجات»، محصول: والت دیسنی، سناریست ها: بابزگاناوی و جفری ام هاوارد، كارگردان: بابزگاناوی، طول مدت: ۸۳ دقیقه، صدا پیشه ها: دین كوك، جولی بوون، ادهریس، وس استودی، استیسی كیچ، تری هچر، هال هالبروك و جان مایكل هیگینز.
منبع : Chicago sun times