شخصیتهای کمرنگ اما دوستداشتنی داستانهای دیزنی
۱- فیگارو در پینوکیو
Figaro-Pinocchio
وقتیکه جیمینیِ جیرجیرک داره دربارهی ستارهها و پسرکهای عروسکی بدون نخ میخونه، شاید راحت باشه که آدم این گربه کوچولو را توی کارتون پینوکیو فراموش کند ولی اصلاً نباید اینطور شود. فیگارو، گربهی همدم پدر ژپتو مثل دیگر حیوانات خانگی که همانند افراد خانواده میشوند نیست و به معنای واقعی یک بچهگربهی شیطون است و همین باعث میشود دوستداشتنیتر باشد. البته اگر در کارتون پینوکیو از دیدن این گربه کوچولو سیر نشدید میتونید او و دوست ماهیش، کلئو (Cleo) را در چند کارتون کوتاه ببینید. اون حتی گربهی میکی موس هم بوده. دل بقیه گربهسانان دیزنی بسوزه.
۲-پوآ در موانا
Pua-Moana
خب معلومه که همه به اون خروسِ در و دیوونه میخندند، اما یکی از شخصیتهای جالب موانا که همدم او در جزیره بود این خوک کوچولو به نام پواست که همه رو به خودش مشغول کرد. حتی در همون زمان کوتاهی که توی فیلم حضور داشت. فکر کنم خیلی بهتر میشد که در ماجراجویی توی اقیانوس هم نقش داشت و بیشتر میدیدیمش. همدمی که تمام مدت با موانا بود و اونو سرگرم میکرد اما زمانی که ماجراجویی موانا شروع شد او را توی جزیره تنها گذاشت. البته معجزهای رخ داد و این خوک کوچولو حداقل در جزیره خورده نشد. جالب اینجاست که اون تمام مدت فیلم را برای موانا صبر کرد تا به بازگردد و تمام مدت توانسته بود از خود محافظت کند تا دوباره دوستش را ببیند، آنهم زمانی که موانا داشته توی اقیانوس با دوستاش آواز میخوانده.
۳- سامسون در زیبای خفته
Samson-Sleeping Beauty
بیشتر پرنسهای دیزنی شبیه به هم هستند – فرقی بین پرنس کارتون سیندرلا و سفیدبرفی نیست فقط یکی کلاه دارد و دیگری اپُل! اما پرنس فیلیپ یک قهرمان رمانتیکِ تمامکمال است و اسب همراهش با وفاداری و حس ماجراجویی همسان با سوارش اسبی دوست داشتنیست و همراه مناسبی برای این پرنس بهحساب میآید.
بااینکه خیلی جالب است که او را میبینیم که در میان خارها به همراه سوارش است و شجاعانه پیش میرود زمانی دل ما را میبرد که هیچ کاری را حتی از طرف صاحبش بدون پاداش انجام نمیدهد. هویج سامسون نباید فراموش شود. آفرین به او که ارزش خود را میداند.
۴-گروهبان تیبز در ۱۰۱ سگ خالدار
Sgt. Tibbs-۱۰۱ Dalmatians
فیلم دربارهی سگهاست ولی این گربه مغز متفکر عملیات بهحساب میآید. گروهبان تیبز مانند تمام زیردستهای وفادار متواضعانه از فراموششدن اسمش توسط سگ گلهی فرتوت، یعنی کلونل Colonel و یا قطع شدن حرفش توسط او و حتی اعتبار خریدن کلونل با استفاده از ایدههایش، میگذرد. او حتی همه کار کرد که بتواند به فرار بچه سگها کمک کند آنهم زمانی که میتوانست و میخواست راحت بخوابد. یک سرباز تمام و کمال بود.
۵- پاسکال در گیسو کمند
Pascal-Tangled
خیلی راحته که در پسزمینه گم شوی مخصوصاً زمانی که یک آفتابپرست باشی، اما حیوان خانگی راپونزل، یعنی پاسکال از همان ابتدای ورود به صحنه و قایمموشک بازیاش دلبری میکند و همه عاشق او میشوند. بااینکه جانوری کمحرف و درواقع بیحرف است اما در تمام مدت آنجاست تا با چشمهای گشاد و پرحرفش و کلی ایماواشاره موضوعات مختلف را برای اطرافیان توضیح دهد. تازه نگفتم که وفادار، حمایت گر و تودلبرو هم هست. خوب میشد که از خفا بیرون بیاد و خودی نشون بده.
۶- مورف در سیارهی گنج
Morph-Treasure Planet
این فیلم در میان فیلمهای دیزنی خیلی کم دیدهشده، شاید به این دلیل که اواخر یک دوره از مدل ساخت فیلمها بیرون آمد و یا شاید در میانهی دههی اول قرن ۲۰۰۰ در میان فرهنگعامهی بد آن دوران قرار گرفت، زمانی که همه اسکیت برد بازی میکردند و موزیک هاوس گوش میدادند. شاید برای همین است که مردم نقشهای کمرنگ آن را اصلاً به خاطر نمیآورند. طوطی بامزهی سیارهی گنج اینجا تبدیل به یک قلمبهی صورتی و بامزهی شکل عوض کن شده اون همسالها قبل از اینکه اموجیهای شکل عوض کن سروکلهشان پیدا شود. این قلمبه درآنواحد خوبیهای تمام حیوانات خانگی چون سگ، گربه و پرنده را در خود دارد.
۷- تراستی در لیدی و ترمپ
Trusty-Lady and the Tramp
همسایهی لیدی، یک سگ از نژاد بلادهاند است که زمانی مجرمان را میگرفته و الآن بازنشسته شده و خیلی ناراحت کننده حس بویایاش را هم ازدستداده است؛ اما زمانی که ترمپ توسط یک سگ گیر به دام میافتد تراستی ثابت میکند که حسهایش هنوز خوب کار میکند و به دنبال ترمپ روانه میشود و در میانه کار لای چرخ ماشین سگ دزد هم گیر میافتد. بااینکه یکپایش میشکند ولی موفق میشود زمانی برای لیدی بخرد تا ترمپ را نجات دهد. آخر هم بچههای لیدی و ترمپ دور عمو تراستی نشستهاند و به قصههایش از زمان اوجش میشنود.
۸- راجا در علاءالدین
Raja-Aladdin
فقط جسمین ممکن است حیوان خانگی به باحالی راجای ببر داشته باشد که در لحظههای مختلف میتواند یک گربهی ناز و یا یک ببر درنده باشد. اگر جینی (غول چراغ) و ابو (میمون علاءالدین) نبودند که داستان را بدزدند، راجا توجهِ موردنیازی که مستحق آن بود را میگرفت و ما میتوانستیم شخصیت واقعی جاسمین که یک زن گربهای فوقالعاده است را ببینیم.
۹-بیگ ماما در روباه و سگ شکاری
Big Mama-The Fox and the Hound
اگر به خاطر بیگ ماما نبود، تاد هیچوقت نمیتوانست توئیت بیوه را پیدا کنه و درواقع هیچوقت یک سرپناه و خانه پیدا نمیکرد. اون بیگ ماما بود که این بچه روباه را وسط جنگل پیدا کرد و به او کمک کرد تا به یک جای امن برسد. او بود که به تاد کمک کرد یاد بگیرد با وقایع زندگی روبرو شود، اینکه مردم بعضی وقتها عوض میشوند و ممکن است که دوستان صمیمیت تصمیم بگیرند تو را شکار کنند. زنی که همهچیز را میدانست و طرفدار تحصیل بود تازه تمام این کارها را به همراه آواز خواندن و بغل کردن انجام میداد.
۱۰- میکو و پرسی در پوکوهانتس
Meeko and Percy-Pocahontas
چطور ممکنه که میکو راکن تپل و پرسی بولداگ انگلیسی در تمام این سالها نادیده گرفتهشده باشند؟ آیا آنقدر درگیر نوع نرمکنندهی موی جان اسمیت و پوکوهانتس بودیم که این دو را از یاد بردیم؟ واقعاً که به نظر من این دو کوچولوی دردسرساز و شیطون باید یک برنامه مجزا برای خودشان داشتند. این صحنهی حمام کفبین این دو تا همانقدر جذاب است و باید معروف میشد که صحنهی اسپاگتی خوردن لیدی و ترامپ معروف شده است.
۱۱- نانا در پیترپن
Nana-Peter Pan
ببینید، اگر این تصمیم را گرفتید که بچههایتان را به هوای سگتان تنها میگذارید دیگر نمیتوانید از او انتظار داشته باشید که چرا کارش را خوب انجام نداده است، این بیمسئولیتی شما بوده. نمیتوانید او را سرزنش کنید وقتی کارش را بهدرستی انجام داده و احترام بچهها را به دست آورده است. علاقهی زیاد بچهها به نانا چنان آقای دارلینگ را ناراحت میکند که بهجای اینکه او را برای حمایت از بچهها در خانه نگه دارد سگ را به خانهاش میفرستد. همین کار است که درواقع باعث میشود پیترپن وندی و دیگر بچهها را بدزد. نانا واقعاً خیلی هم در شروع کار که در داستان بود خوب ظاهر شد و هر کاری از دستش برمیآمد انجام داد تقصیر مادر پدر بیمسئولیت بود که مسئولیت را به این سگ بیچاره دادند.
۱۲- اسکاتل در پری دریایی
Scuttle-The Little Mermaid
اگه نمیدونین دینگل هاپر (اسمی که اسکاتل در کارتون روی چنگال میگذاره) چیست تقصیر خودتان است چون این مرغ دریاییِ همهفنحریف، حرف نداره. صداپیشگی این کاراکتر را مرحوم بادی هکت (Buddy Hackett) بر عهده داشته، او بهعنوان تنها دستیار اریال (پری دریایی مو قرمز داستان) در خارج از دریا عمل میکند و بااینکه قروقاتى و خلوچل است مبتکر و خلاق هم هست و دستیار خوبی برای قهرمان زن داستان بهحساب میآید. اگه حتی هیچچیز از این کاراکتر یاد نگیرید میتونین تا ابد به خاطر داشته باشید که مهمترین کاربرد دینگل هاپر (چنگال) شانه کردن و مدل دادن موها همون جوری که ماکارونی میخورید، است.
۱۳- تنتور در تارزان
Tantor-Tarzan
درست مثل کارتون دلپذیری که در اون قرار داره تنتور هم خیلی وقتها اون جور که باید زیر رادار کاراکترهای محبوب دیزنی قرار نگرفته است. یک فیل قرمز مالیخولیایی وفادار که صداپیشهاش کسی نیست جز وین نایت (Wayne Knight) هنرپیشهی نقش نیومن در «ساینفیلد» Seinfeld. حتی زمانی که تارزان تصمیم میگیرد خانه اولیهاش یعنی جنگل را ترک کند تا در میان همنوعانش یعنی انسانها زندگی کند بازهم در کنار اوست و در این پروسه بهاصطلاح انسداد احساسات (emotional constipation) میرسد که از تکههای جالب کارتون است.
۱۴- ویلبور و اورویل در امدادگران: مأموریت زیرزمینی
Wilbur and Orville-The Rescuers/The Rescuers Down Under
اگر به خاطر وجود اورویل، کاپیتان سرویس هوایی نبود، بیانکا و برنارد هیچگاه نمیتوانستند پنی یتیم را نجات دهند اورویل بود که آنها را سوار بر پشت خود درون یک قوطی ساردین نجات داد. شجاعتی که برادر بامزهاش ویلبور در فیلم بعدی یعنی مأموریت زیرزمینی با صداپیشگی جان کندی (John Candy) به نمایش گذاشت. او در طوفان و سرمای استرالیا به کمک میآید تا پسربچهای را که دزدیدهشده نجات دهند.
۱۵- ویکتور، هوگو و لاورن در گوژپشت نتردام
Victor, Hugo, and Laverne-The Hunchback of Notre Dame
این نباید خیلی شگفتانگیز باشد، اما این انیمیشن دهه ۹۰ که آنطور که باید تحویل گرفته نشد ۳ شخصیت بینظیر دارد که میبایست بیشتر موردتوجه قرار میگرفتند یعنی ۳ گارگویل بامزهی داستان (مجسمههای کلیسا که جان میگیرند و دوستان گوژپشت هستند). هر قهرمانی احتیاج به یک قدرت پشتیبانی مثل سنگ دارد و این ۳ پشتیبانهای کوازیمودوِ گوژپشت هستند. این ۳ به تربیت کوازیمودو کمک زیادی کردهاند، آنهم زمانی که قاضی فرولو او را در کلیسا محبوس کرده و تنها نقشش در تربیت کوازی سرکشیهای هرازگاه و آوازهای ترغیبکنندهی او هستند -مثل آهنگ مردی مثل تو (A Guy Like You). احتمالاً اگر وجود و تأثیرات این ۳ شخصیت نبود کوازیمودو هیچگاه زنجیرهایش را پاره نمیکرد و در قسمت آخر داستان نمیتوانست همه را نجات دهد.
۱۶- دوستِ جغد در بمبی
Friend Owl-Bambi
حتی پس از گذشت ۷۵ سال هنوز این فیلم پر پرنده، حشره و راسو در زمان اکران بر روی پرده میدرخشد، مخصوصاً زمانی که این جغد فیلسوف بر روی صحنه ظاهر میشود. در تمامی صحنههای سخنرانی و اجرایش قدرت نمایشی فوقالعادهای دارد و دانش بیبدیلش دربارهی راز و رمزهای عاشقانه را با دیگر حیوانات در میان میگذارد. به نظر میآید که تاریخ چنین راهبرانی را به فراموشی سپرده و از آنها یاد نمیکند، کسانی چون سباستین و زازو! اما خب مطمئناً دوست جغد این موضوع را بر سر ما نخواهد کوبید، از اسمش معلوم است که دوست ماست.
۱۷- زازو در شیر شاه
Zazu-The Lion King
اگر بخواهیم صادق باشیم زازو یکی از بهترین همراهان قهرمانان دیزنی بوده است. دقیق، دانا، وفادار و شدیداً انگلیسی بود، خصیصهای که همهی زدهی دومیها باید داشته باشند. اینکه میتوانست پرواز کند به او اجازه میداد که حرفهای حیوانات را برای هم ببرد و در مواقع لزوم میتوانست مراقبت از بچهها را بر عهده بگیرد. گزارش صبحگاهی را هم با آواز میخواند که باعث میشد هر کاری به نظر جذاب و جالب بیاید. کلی کمککار بود و اصولاً داشتن کمکی که درون سوراخهای کوچک جا بشود در کارتونها دیزنی همیشه به درد میخورد.
۱۸- خانم کلاک در رابینهود
Lady Kluck-Robin Hood
خانم کلاک که دایهی ماریون در رابینهود است در نگاه اول مرغ پا به سن گذاشتهی دوستداشتنی است که با بچهها شمشیربازی میکند و سخنان دلگرمکنندهای به ماریون میگوید، سخنانی چون: “بهزودی عمو شاهت یه کلاهبردار رو بهعنوان داماد خانوادش خواهد دید ” اما زمانی که اوضاع پیچیده میشود و رابینهود پرنس جان را در مسابقهی تیراندازی آچمز میکند، خانوم کلاک هم وارد گود میشود و برای کمک با عوامل پرنس جان وارد جنگ میشود؛ و در حال جنگیدن با یکی از کرگدنهای محافظ با فریاد به ماریون میگوید بدو برو دختر اینجا جای یه خانوم متشخص نیست. چی از این بهتر!
۱۹- توبی در کارآگاه موش بزرگ
Toby-The Great Mouse Detective
توبی مهربان، دقیقاً مثل دکتر واتسون و شرلوک هلمزِ خیابان بیکر استریت هستند. هیچکس وفادارتر و بااستعدادتر از این سگ مهربان در یاریرساندن به موش کارآگاه قصه نیست. او بو میکشد و دنبال دشمنان میرود و هیچکس بهتر از او دشمنان کارآگاه را نمیترساند بااینکه به داسون هم مشکوک است اما این نشان از وفاداری بیشازحد اوست. شاید یکی از مهمترین خاصیتهای توبی حساسیت شدید او نسبت به اولویا فلاورشام باشد چیزی که بسیل (موش کارآگاه) خیلی ساده از آن میگذرد، البته توبی خیلی بیصدا او را سر جای خود مینشاند و این مهمترین خاصیت این دوست وفادار است.
۲۰- کریکی در مولان
Cri-Kee-Mulan
چه کسی کمک کرد تا بجنگند؟ هانِ تبهکار را شکست دهند و چین را نجات دهند؟ دوستِ جیرجیرک مولان! این فسقلیِ بنفش سرحال از طرف مادربزرگ مولان بهعنوان نشانهای برای خوششانسی به او داده شد و اینگونه وارد زندگی مولان شد، ولی در آخر نشان داد که بهجز خوششانسی آوردن، خیلی کارهای بیشتری از او برمیآید. کریکی نشان داد که وفادار و شجاع است و علاقه و میل زیادی به کمدی بودن دارد و در لحظههایی که موشو (اژدها کوچولوی قصه) در حال خود نشان دادن و بزرگنمایی است، کریکی سر میرسد و کاری خندهدار تحویلمان میدهد. حتماً شنیدهاید که حشراتی مثل سوسک در هر شرایطی زنده میمانند؟ احتمالاً کریکی هم یکی از همین انواع حشرات است!
۲۱- خانم دهنگشاد در دیو و دلبر
Madame de la Grande Bouche-Beauty and the Beast
میدونید کی پایهی جنگیدنه؟ کمد لباسها! می دونید چه کسی از بالای پلهها میپره پایین تا یک غارتگر را له کنه؟ کمد لباسها! می دونید که یک قلب مهربون و روحیه مهماننواز و به طرز عجیبی موهای خوش استیلی برای کمد بودن داره؟ کمد لباسها! زمانی که کل دنیا به جاشمعی و ساعت و قوری و زیر پایی سگ مانند داستان توجه میکنند بد نیست بدانید که خانم دهنگشاد تنها مبلمان و وسیلهی منزلی هست که جای خودش را بین شخصیتهای کارتونی تاریخ بازکرده است و این درحالیست که خیلی کم از او صحبت شده است. تنها بهتازگی که فیلم این داستان ساخته شد مردم متوجه شدند که این کمد چه نقش بزرگی در داستان دارد.
۲۲- ری در پرنسس و قورباغه
Ray-The Princess and the Frog
اولازهمه چیز باید گفت که این انیمیشن یکی از بهترین ساختههای افسانهها از دیزنی است و در این کار برای اولین بار دیزنی یک پرنسس سیاهپوست را به نمایش کشیده است، اما فیلم و داستان بسیار نادیده گرفتهشدهاند. ثانیاً با توجه به داستان فیلم و نقش کجون Cajun شبتاب بالدار فیلم خیلی عجیب است که او بهاندازهی اولاف در یخزده معروف و محبوب نشده است. در میان پخش کردن دانستهها و مسخرهبازی درآوردن دربارهی نور متصاعد شده از خودش و اجرای یکی از عاشقانهترین موزیکهای دیزنی، ری همانقدر که متمایز است دوستداشتنی هم هست. چیزی از مشاهده عشق کرم شبتاب به یک ستاره بیشتر قلب را به درد میآورد؟
۲۳- داجر در اولیور و همراهان
Dodger-Oliver & Company
امکان داشت که اولیور (گربه) بدون کمک این سگ میتوانست از پس خیابانها برآید؟ داجر زمانی که اولیور به سرپناه نیاز دارد او را تحت حمایت میگیرد و زمانی که در یک ماجرا گم میشود دربهدر به دنبال او راه میافتد. شاید زمانی که اولیور به امید پیدا کردن خانواده در خانهای ثروتمند میماند دوست خوبی نبود اما کمکم با قضیه کنار آمد و در انتهای داستان این دو دوست جداناشدنی هستند. چیزی که عجیب است این است که باوجوداینکه داجر نقش دوم داستان است اما شدیداً نادیده گرفتهشده و هیچ جایی خبری از او نیست بااینکه واقعاً لیاقتش بیش از اینهاست.
۲۴- پگاسوس در هرکولس
Pegasus-Hercules
هیچ دلیلی وجود ندارد که پگاسوس محبوبترین شخصیت دیزنی نباشد آنهم با توجه به تاریخچهی علاقهی طرفداران به شخصیتهای شبیه به او و کم لیاقتتر. پگاسوس بچه که بامزهترین شخصیتی ست که از زیر قلم انیماتورها بیرون آمده و پگاسوس بالغ هم بهاندازه شهر خدایانی که اهلش است باشکوه است. شخصیتی باهوش و پر گوشه و کنایه و قویست. شخصیتش اصلاً مفهوم جانبی ندارد و در خیلی مواقع بدون حضورش شخصیت اصلی موفق بهپیش بردن هدفهایش نمیشود. همانقدر که هرکولس خدا زاده و مهم است او هم مهم به نظر میرسد. تازه به نظر میرسد اگر اراده کند توانایی پرواز هم داشته باشد، اگر یادتان باشد از روی ابرها بهسوی هرکولس شیرجه میزند.
منبع: namava
این مطلب چقدر مفید بود؟
به این پست امتیاز دهید!
متوسط آرا ۴٫۱ / ۵٫ ۲۰
اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!