«تارزان»؛ دلالتی احساسی بر داروینیسم
«تارزان» کاراکتر نامآشنایی است که نزدیک به یک قرن از خلق وی به دست ادگار رایس باروز می گذرد. به تازگی انیمیشن جدید سه بعدی تارزان اکران جهانی شده و به شبکه نمایش خانگی نیز راه یافته است که به همین مناسبت نگاهی به آن داشته ایم.
تارزان نام انیمیشنی داستانی محصول کمپانی کنستانتین فیلم از کشور آلمان است که به کارگردانی راینهارد کلوس ساخته شده است. از دیگر انیمیشنهای محصول کشور آلمان میتوان به «آلوئیس نبیل » و «ثور-افسانه پتک جادویی » اشاره کرد. داستان این انیمیشن برگرفته از کتاب کلاسیک تارزان و میمونها، اثر ادگار رایس باروز است و همانند انیمیشنهای کلاسیک والت دیزنی،«تارزان ۱ و ۲» داستان تارزان یک نجیب زاده انگلیسی را روایت می کند که در دامان یک گوریل بزرگ میشود و با دختری به نام جین پورتر در جوانی آشنا میشود. این انیمیشن با روایتی متفاوت و به سبک موشن کپچر تولید شده است.
روایتی متفاوت
شیوه روایت داستان این بار هم به صورت خطی و کلاسیک بیان شده است اما به روز کردن زمان روایی داستان توانسته تا حدی رنگ و بوی روایت این داستان کلاسیک را متفاوت کند. داستان در زمان آینده ای نه چندان دور رخ می دهد، آیندهای که بحران انرژی از این هم بدتر میشود و شرکتهای بزرگ تأمین انرژی جهان دست به دامان تحقیقات وسیع دانشمندان خود می شوند تا به منبع عظیم انرژی درون یک شهاب سنگ چند میلیون ساله دست یابند. پدر تارزان که در داستان کلاسیک یک نجیب زاده انگلیسی است جای خود را به دانشمند محقق داده است که می تواند برای اولین بار شهاب سنگ را کشف کند اما جان خود را در گرو کشف بزرگ خود می گذارد. و جین پورتر، دختر جوان داستان این بار دختر همکار پدر تارزان است که او را در کشف شهاب سنگ یاری می داده است. نویسنده فیلمنامه در واقع با تغییر ماهیت زمانی داستان شخصیتهای داستان خود را نیز به روز کرده است اما خواستگاه آنها همچنان با قواعد کلاسیک مطابقت می کند و نمی گذارد تا آنتاگونیست و پروتاگونیست داستان از حد خود پایشان را فراتر بگذارند، چراکه اقتباس از داستانهای شناخته شده و کهن در طول تاریخ سینما نشان داده است که ببینده بیشتر دوست دارد یک داستان قدیمی را با همان عوامل و شخصیتها و مقاصدشان ببیند اما با شیوهای متفاوت در روایت و با رنگ و بویی تازه.
کمبود انرژی، دغدغۀ روز دنیا
از سال ۲۰۰۰ تاکنون فیلمهای زیادی در جهان تولید شده است که به طرق گوناگونی مسئلۀ کمبود انرژی را سوژۀ اصلی و دغدغۀ خود قرار دادهاند، و هر یک به گونهای آن را به چالش کشیده و آیندهای را برای زمین و انسانها پیشبینی کردهاند. نگرانی امروز بشر را در ارتباط با مسئلۀ کمبود انرژی میتوان نشأت گرفته از واقعیت امروز دنیا دانست که در سراشیبی تند مصرف انرژی قرار دارد و هر لحظه برای به دست آوردن منبعی عظیم از انرژی، تشنهتر میشود. این موضوع و احساس نیاز، هنرمندان و دانشمندان دنیا را به جنب و جوش و خلاقیت میاندازد و از دل آن، ایدهها و تزهای علمی و تخیلی گوناگونی به وجود میآید که بعضاً آیندۀ یک رخداد علمی را نیز پیشبینی میکنند و یا مانند نمونۀ فعلیاش در تارزان یا فیلم هالیوودی آواتار به ساحت تخیل میروند تا آمال و آرزوهای بشر را به تصویر بکشند. آرزوی وجود یک شهاب سنگ ۷ میلیون ساله در دل جنگلهای آفریقا که تکهای کوچک از آن میتواند انرژی مصرفی ۱ هفه منطقه منهتن را تأمین کند. انرژی که غرب همیشه خود را کاشف و مالک آن میداند!
قهرمانی ماندگار، بیش از صد سال حضور تارزان در رسانههای جهان
تارزان را باید در دهه دوم از قرن بیست و یک، تقریبا یک شخصیت صد و چند ساله دانست. ماجراهای تارزان ابتدا توسط نویسندهای آمریکایی به نام ادگار رایس بوروز، خلق شد و هوشمندانه در قالب کمیک استریپ، فیلم و کالا بازتولید شد و طیف هواداران و علاقهمندان خود را یافت. در سال ١٩١٩ المو لینکلن در نقش نخستین تارزان تاریخ سینما در فیلمی صامت حضور یافت و بعد از او ۹۰ تارزان دیگر نیز تاکنون روی پرده رفتند، بیآنکه این موضوع مانع چاپ ٢۶ کتاب مختلف از ماجراهای تارزان از جمله «پسر تارزان»، «تارزان شکستناپذیر» و.. .شود. خالق تارزان در سال ١٩٢٣ شرکتی بنیان گذاشت که تمام حقوق مادی و معنوی این شخصیت و ماجراهایش را در تملک داشت.
در سال ١٩٣٢ شاخصترین فیلم تارزان با بازی قهرمان سابق المپیک «جانی ویس مولر» روی پرده رفت و به سرعت تبدیل به چهره شد. مرد جوان اشرافزاده داستان اصلی که استعدادی باور نکردنی در یادگیری زبان داشت جای خود را به مردی جنگلی داد که برای یادگیری زبان آدمها تقلا می کرد.
در ۱۰۰سالگی تارزان، اگر نگاهی به وضعیت سینما بیندازیم، میبینیم که غالب داستانهای شناخته شده و پر فروش تبدیل به فیلم شدهاند. در واقع صاحبان شخصیتهایی مانند مرد عنکبوتی، سوپرمن و شخصیتهایی از این دست در تلاشند تا حد امکان از این شخصیتها و داستانهای محتمل آنها اقتباسات سینمایی انجام دهند.
روحیه آلمان نازی و بروز آن در روایت تارزان
در انیمیشن آلمانی تارزان، خصوصیات سلطه طلبانه آلمانها در شخصیت منفی داستان و سیاست فکری و عملی او و شرکتش بروز داده شده است. مدیر شرکت که همان شخصیت منفی داستان است، فردی خودکامه و دیکتاتور است که تنها به منفعت خود فکر می کند و در این راه از خدمات صادقانه دوستان و همراهان قدیمیش نیز سوء استفاده می کند. او که در تلاش است تا شرکت و تجارت خود را از منجلابی که دچارش شده است نجات دهد درصدد پیدا کردن شهاب سنگ بر می آید. حتی هنگامی که می فهمد تعرض به شهاب سنگ و استخراج منابع انرژی آن به ضرر حیات جنگل و حیوانات است، دست از کار خود بر نمی دارد و حتی جان خود و دیگر انسان های اطرافش را به خطر می اندازد تا هرطور شده به خواست خود برسد. شخصیت مدیر و طرز برخورد و استفاده اش از عوامل و افراد زیر دستش ببیننده را به یاد هیتلر و سیاست نازی آلمان ها می اندازد.
تارزان؛ دلالتی احساسی بر داروینیسم
دنیای غرب بعد از ظهور داروین و نظریات علمی او، در دو جبهه داروینیستها و خلقتگراها به مقابله با هم پرداختهاند. وسعت این مقابله از دین به دنیای علم کشیده شده و بعد از آن هم در ادبیات و در کل هنر و رسانه شاخه دوانده است به طوری که هر صد سال این مقابله به یک جنگ تمام عیار کشیده میشود و دانشمندان و متفکران این دو جبهه با قدرت، با عدلۀ بسیار مقابل هم می جنگند. اما در طول این سدهها همیشه داروینیستها بودهاند که توانسته اند بر خلقت گراها پیروز شوند.
داستان تارزان در اوایل قرن بیست پابه عرصه ادبیات می گذارد. قرنی که بیش از همه اعصار بر داروینیست صحه گذاشته و از آن وام گرفته است و بیشتر نویسندههای شاخص اروپایی و آمریکایی نیز معتقد به آن بودهاند. درست برخلاف عصر کلاسیسیزم و نویسندگانی چون ویکتور هوگو، که بسیار به خلقت و کتب آسمانی و عدلۀ آن پایبند و با ایمان بوده اند.
فلسفۀ وجودی تارزان اگر چه از دریچۀ علم بر هستی شناسی انسان وارد نمی شود اما با خلق موقعیت تارزان و همجواری مسالمت آمیز و بیش از آن نتیجه بخش انسان و میمون، دلالتی بر نظریۀ تکامل داروین دارد. اینکه انسان جدایی از فرهنگ و تمدنش، در ابتدای تولد چقدر به میمون و گوریل شباهت دارد. پذیرش بچۀ انسان و رشد همسان او با گوریلها بر پایۀ داستانی احساسی، این نظریه را بیش از عقل و اندیشه بر جان و روح بیننده مسلط می کند.
سینماپرس
این مطلب چقدر مفید بود؟
به این پست امتیاز دهید!
متوسط آرا ۰ / ۵٫ ۰
اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!