انیمیت انواع راه رفتن (قسمت چهارم)
انیمیت راه رفتن همواره یکی از سخت ترین چالش های یک انیماتور است.
در قسمت اولاین آموزش با کلیاتی از راه رفتن، در قسمت دوم با مفاهیمی همچون احساس وزن کردن، تنظيم TEMPO و يا گام و در قسمت سوم با مکان گذشت و يا شکست ( کليد نهايی راه رفتن ) آشنا شدیم و حالا ادامه این آموزش…
برخورد پرشی دوتايی THE DOUBLE BOUNCE
راه رفتن به اين صورت که بيشتر تمرکز بر حالت پايين است به بينندگان احساس انرژی می دهد. اين روش با توجه به ريتم موسيقی جاز ( JAZZ ) طراحی شده و در دهه ی ١٩٣٠ تقریباً همه از اين روش استفاده می کردند. ( تمام فيلم های باگزبانی و . . . بر اين پايه ساخته شده است.)
در اين راه رفتن شخصيت داستان در هر قدم دوبار روی زمين بصورتی پرشی حرکت می کند ( مانند رقص آفريقايی ها. ) او در واقع دوبار می پرد. يعنی در يک قدم شما دو بار بالا و پايين می شوند بجای يک بار طبق قدم زدن معمولی !
مکان گذشت در وسط ولی پايين قرار می گيرد.
حرکات پا را وارد کنيد.
و يا برعکس بگذاريد از فرمول برخورد استفاده کرده و ابتدا طرح های برخورد را بکشيم. خوب، پس اينجوری می شود.
برخوردها + گذشت ها طرح های بالايی و حالات ميانی، طرح های پايينی خواهند بود.
ما اين راه رفتن را با استفاده از هر دو فرمول ساخته ايم . من ابتدا پاهای صاف و برخوردی را اول کشيدم ولی در عين حال پاها را در پايين ترين حالت قرار دادم.
اين در ۱/۱ است يعنی يک قدم کامل در ۱/۱۲ صورت می گيرد.
کار را راحت کنيد.
اين يک راه رفتن کاملاً ساده است- چيز غير عادی فعالا در آن ديده نمی شود. خب ! دستها هماهنگ با پای مخالف حرکت می کنند و اين باعث می شود که کول ها نيز در خلاف پاها حرکت داده شوند که اين به حرکت احساسی واقعی می دهد.
در حرکت گذشت کول و باسن تقریباً صاف هستند ( از رو به رو : طرح ها برای واضح بودن از هم جدا کشيده شده اند.) حال بگذاريد کول ها را به حرکت در آوريم. ما فرمول های پايه را مورد استفاده قرار داده و از خود چيزهای جديدی می سازيم.
حال بگذاريد با سر کمی بازی کنيم تا حرکت جالب تر شود. سر را تکان دهيد.
اين چطور است ؟ بگذاريد برای مکان گذشت هم سر را تکان بدهيم.
يک ذره تغيير تمام کار را متحول خواهد کرد. مثلاً يک کار جديد بگذاريد سر را در مکان گذشت کمی جلوتر از حد معمول بياوريم ( يک ذره مثل راه رفتن کبوتر خواهد شد.)
از پشت و يا سر در پايان قدم جلو رفته و حرکت ادامه می يابد. سر در حين راه رفتن تکان نيز می خورد.
هر تغيير جزيی روی راه رفتن تأثير بسيار مهمی خواهد داشت: بالا و پايين کردن سر و يا تکان دادن آن از کنار به کنار و يا جلو و عقب کردن سر و يا حتی ترکيبی از اينها. ميتوانيد آن را يک مکعب تصور کنيد. يک آدم مشهور سرش را تکان می دهد.
اين حالت راه رفتن و تکان دادن سر معمولاً در سياستمداران، بازيگران و کسانی که فکر می کنند دوربين هميشه آنها را در کادر دارد ديده می شود. بعضی از کمدين ها نيز بعد از اينکه مردم برايشان دست می زنند برای مسخره بازی اين کار را می کنند.
راستش را بخواهيد من در هاليوود حتی پستچی هم از اين اداها در می آورد.
با خود فکر کردن و از خود خوشش آمدن و با خود گفتن چقدر زيباست زندگی زيبا. اين آدمی است که دارد راه می رود !
سرش هم زياد بالا و پايين نمی رود.
حالا من می فهمم که چرا آنها هميشه با احجام بازی می کنند.
وقتی من بچه بودم هميشه با خودم می گفتم که چرا انيماتورها وقتی سر يک شخصيت را می کشند روی آن محور قرار می دهند.
جمله ای از کن هاريس:
در راه رفتن هيچ وقت يک حرکت دايره ای شکل و ۸ شکل نکشيد. اگر اين کار را کنيد راه رفتن شما همانند راه رفتن يک پرنده و يا يک کبوتر خواهد شد.
برای اطمينان سعی کنيد که حجم کاملاً مستقيم بالا و پايين رود.
ولی توجه داشته باشيد که ما بايد شجاع بوده و به تغيير دادن عادت کنيم . . .
خب ! پس با توجه به پايه های کار ما تحرک بيشتری هم به سر و هم به بقيه ی اجزاء بدن داده ايم حال سعی کنيد که کمر را در کرانه ( کليد نهايی ) به داخل خم کنيد. و در طرح گذشت آن را صاف نگه داريد.
حال ما کارهايی با دست و پاها انجام خواهيم داد که کاملاً غير طبيعی خواهد بود.
ما هم اکنون پاها را می شکنيم.
ما پاها را خم می کنيم چه در واقعيت اين چنين خم بشوند و چه نه !
مسلم است که پاها هميشه اندازه شان يکسان است و فقط در پرسپکتيو کوتاه می شوند.
ما با يک چکش زانوها را شکسته ايم و به طرف مخالف خم کرده ايم. ما کاری می کنيم که آرت بابيت آنرا شکستن مفاصل ناميده است.
ابتدا کاملا غير طبيعی و غير قابل قبول بنظر می رسد ولی زمانی که يک رقاص باله را بجای آن قرار بدهيد همه چيز قابل قبول خواهد شد.
ما می توانيم با چيزهايی که زير پوست است هر کاری انجام بدهيم و زمانی که بدن به حرکت در می آيد همه چيز قابل قبول خواهد بود. ما چيزهايی شبيه به اين بعداً زياد خواهيم داشت.
چرا ما اين کارها را انجام می دهيم ؟
هر کاری که ما انجام می دهيم به اين علت است که تغييرات بيشتری بدهيم تا کار پرتحرک تر شود وقتی تغييرات بيشتر می شود، حيات نيز بيشتر احساس خواهد شد.
: می گويد ( GRIM NATWICK ) گريم ناتويک
« ما بعضی وقت ها ١٠ دلار در مقابل ١٠ سنت شرط می بستيم که می توانستيم هر شخصی را طوری بحرکت در بياوريم که فقط طی راه رفتن او در طول يک اتاق همه بخندند. »
« ما حدود ۴٢ نوع راه رفتن داشتيم. هر کدام آنها يک حرکت خاصی در بدن، يک حرکت خاص در سر و يک روش خاص قدم برداشتن داشتند. مثل يک قدم بسيار بزرگ برداشتن که به راه رفتن گوفی مشهور بود و توسط آرت بابيت طراحی شده بود. »
« با اينکه در واقعيت به طور طبيعی دستها با پاهای مخالف هماهنگی دارند، ما اين قانون طبيعی را ٨ و يا ١٠ بار زير پا می گذاشتيم تا اينکه راه رفتن ها جالب بنظر بيايند.»
ما هم اکنون با توجه به فرمول پايه ای خود، چيزهای جديدی به آن اضافه می کنيم فرض کنيد ما يک راه رفتن عصبانی داشته باشيم، ما معمولاً اين کار را انجام می دهيم.
ولی نگاه کنيد وقتی ما فقط دو کار می کنيم چه تغييراتی صورت می گيرد. در طرح شکست بدن را پايين برده و کمر را به بيرون خم می کنيم و در ضمن از ساعدها دست را می شکنيم.
حال اين راه رفتن عصبانی را خيلی بيشتر رويش کار می کنيم.
اين همان کاری است که آرت بابيت تمام عمرش انجام می داد. حرکت های غير ممکن را قابل قبول می ساخت. او هميشه می گفت : « يک ذره به خودتان اعتماد کنيد.»
خوب بدين ترتيب کار طوری نيست که يک قدم برداشتن دائماً تکرار شود بلکه کل کار دائماً با تغيير روبه رو است.
اين در ۱/۲ است و هر قدم در ۴١ فريم صورت می گيرد.
در کرانه ی ۵١ حالت دست ها با قبل تغيير پيدا می کند.
در کرانه ی ٢١ کمر شخص دوباره بلعکس خم می شود.
و در کرانه ی ١ ( بازگشت) کمر دوباره به درون خم شده و پا برعکس گذاشته می شود.
در طرح ١٣ پا به عقب برگشته و باسن در بالاترين حد خود قرار می گيرد.
در طرح ۵١ نيز به محض اينکه شخص پايش به زمين برخورد می کند باسن پايين رفته، قوس کمر به بالا بر می گردد و پا کاملاً برعکس می شود.
دست نمی شکند، پا به عقب می رود و بقيه ی داستان همان است.
اتفاقا در يک راه رفتن بهتر است که يک پا هميشه کمی جلوتر باشد و به کناره ها زاويه بگيرد.
حال کمی کارها را از حد معمول در می آوريم.
چرا اصلاً جای بالا و پايين های يک راه رفتن معمولی را تغيير نمی دهيم؟ بالا اول می آيد
با اين حال سه طرح اصلی ما ثابت می مانند
خوب پس بگذاريد زانوی طرح ميانی را به طرف ديگری با اغراق خم کنيم. اين خوب است ولی کمی معمولی بنظر می رسد.
این مطلب ادامه دارد…
برگفته از کتاب کیت بقای انیماتور اثر ریچارد ویلیامز
خانه انیمیشن
این مطلب چقدر مفید بود؟
به این پست امتیاز دهید!
متوسط آرا ۴٫۲ / ۵٫ ۵
اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!