نورپردازی در انیمیشن – فصل پنجم: تشریح یک شات نورپردازی شده (قسمت سوم)
نورپردازی در انیمیشن – فصل چهارم:روند کار نورپرداز (قسمت اول)
…
نورپردازی در انیمیشن – فصل پنجم: تشریح یک شات نورپردازی شده (قسمت اول)
نورپردازی در انیمیشن – فصل پنجم: تشریح یک شات نورپردازی شده (قسمت دوم)
رنگ و مود
نورپردازی با هدف ایجاد حس و حال و داستان سرایی باید شامل یک مطالعه درباره نور و تاثیر آن بر روی بیننده باشد. قبلاً این کتاب به بحث کرده بود که چگونه می توان رنگ های گرم و صورتی میتواند حس دعوت و یا حتی رمانتیک را به اثر بدهد. همچنین این ترکیب رنگها با بعضی چیزهای دیگر میتواند به وضو مورد بحث قرار گیرد زمانی که بیننده معمولاً تغییر این رنگ ها را متوجه نمی شود. این مبحث نور زمانی بسیار برجسته می شود که ما در مورد فیلم های انیمیشنی صحبت می کنیم. رنگ یک ریشه محکم و قوی و جایگاه آن در مغز انسان دارد و یک هنرمند می توانند از این امکان به منظور خلق حس و حال و مود استفاده کند. رنگ نه تنها قسمت مهمی از تعامل بیننده با فیلم است بلکه همچنین تعامل انسان ها با جهان را حادث می شود. مطالعات در مورد رنگ و تاثیر آن بر روی خلق و خو ناقص است. هیچ رنگی بر روی تمام افراد در یک زمان حس و احساس یکسانی به دست نمی دهد. یک رنگ آبی آسمانی ملایم می تواند حس آرامش را به انسان بدهند اما زمانی که کسی که ناامید است میتواند حس ناامیدی را به او بدهد. رنگ قرمز به معنای آتش علاقه عشق و حرکت است اما سمبلی از گرما و راحتی هم به حساب می آید.
دو راه کلی برای این که بیننده بتوانند رنگی را تعریف کنند وجود دارد: به طریق بیولوژیکی و فرهنگی. اگر از طریق بیولوژیکی بخواهیم در مورد رنگ ها صحبت کنیم در طبیعت رنگ هایی همچون سبز برای جنگل ها آبی برای دریا نارنجی برای آتش وجود دارد. هر کدام از اینها به طریقی تاثیر بر روی زاویه دید انسان در مورد رنگ میکند. این ها چیزهای جهانی و بدون زمان و تغییرناپذیر در روح انسان هستند.
یکی از مثال های جذابی که در مورد تاثیر بیولوژیک رنگها می توانیم نام ببریم تاثیر رنگ آبی بر روی اشتها است. به دلیل اینکه مقدار مواد غذایی که به رنگ آبی در طبیعت پیدا میشود بسیار نادر است. به عنوان مثال برگها و گوشت هیچ کدام به رنگ آبی نیستند. به این دلیل که رنگ آبی در طبیعت در مورد غذاهای یافته میشود ذهن انسان با دیدن رنگ آبی تحریک به خوردند نمی شود. متخصصان تغذیه برای بیماران خود پیشنهاد یک ظرف غذای آبی را می کنند و معتقد هستند که با خوردن آن وزن بیماران خود را کاهش می دهند. بر اساس این ادعا اگر پاستا ای به رنگ آبی در غذای ما و در ظرف ما وجود داشته باشد علاقه ما به خوردن کاهش پیدا میکند و به کاهش وزن ما نیز کمک خواهد شد.
رنگ قرمز رنگهای گرم دقیقا تاثیری بر خلاف این دارند. رنگ طیف های قرمز ضربان قلب و همچنین اشتها را بالا میبرد. غذاهایی که به رنگ قرمز در طبیعت وجود دارند که به وفور یافت می شوند همچون گوجه فرنگی توت فرنگی گوشت خام انار و تمام اینها باعث می شود که رنگ قرمز در غذا به اشتهای ما کمک کند. برخی از برندهای قضایی به رنگ قرمز هستند به عنوان مثال مک دونالد وندی و پیتزا هات و از این موضوع استفاده کردند. رنگ قرمز موجود در این لوگو ها و برند ها ضربان قلب را بالا می برد و از این موضوع به نفع خود می توانند استفاده کنند و شوق و شور ما را برای رفتن به این مکان ها بیفزایند.
این موارد را میتوانیم به دنیای گرافیک منتقل کنیم و از آن استفاده کنیم. شاید سکانس وجود داشته باشد که بچه ای مجبور به خوردن بشقاب سبزیجاتی شود که دلش نمی خواهد در حالی که واقعاً کیکی را میخواهد که در وسط میز قرار دارد. این بسیار هوشمندانه خواهد بود که در جایی که آن غذا وجود دارد و کودک او را نمی خواهد به رنگ سرد نورپردازی شود و در جایی که او غذای مورد علاقه ای وجود دارد با رنگ های گرم و نورپردازی شود.
البته مسئله فرهنگی در مورد رنگ ها از جامعه به جامعه دیگر ممکن است متفاوت باشد. رنگ پرچم ها، پول و تیم های ورزشی می تواند تاثیر زیادی بر روی افراد داشته باشند. برای امریکایی ها سبز رنگ پول است اما در اسلام نماد بهشت است. بنفش اشاره به رنگ ارغوانی صورتی رم باستان دارد که رنگ پادشاهانه و ثروت را دارد. در حالی که این رنگ کرنگ عاشقانه است زمانی رنگ شکوه و عظمت بود چون به دست آوردن و درست کردن این رنگ پرهزینه و سخت بود. در قدیم برای این کار هزاران حلزون دریایی را می پوشاندند تا تنها چند قطره از این رنگ را به دست بیاورند. در زمان حاضر و مدرن این رنگ دیگر آن جایگاه سابق را ندارد چون درست کردن آن نیاز به این همه زحمت نیست. بنابراین برخی رنگ ها نیز وجود دارند که شاید در ژنتیک و بیولوژیک ما تأثیر لازم را ندارند اما طبیعت به گونهای باعث شده است که ما آن تاثیر را از این رنگ ها بپذیریم.
در اینجا یک مثال کوچک از یک سکانس گرافیکی آورده شده است. راه های بی شماری وجود دارد که رنگها میتوانند بر روی بیننده تاثیر بگذارند و بسته به موقعیت دارند و چندین مثال در انتهای این بخش وجود دارد. هر صحنه و هر شادی منحصر به فرد است و برای تاثیرگذاری حداکثری باید به صورت مستقل روی آن کار شود.
رنگهای سمبلیک در فیلم ها
برخی رنگها میتوانند نمایانگر احساسات، المان ها و کاراکترهای خاصی در فیلم های گوناگون باشند. اختصاص دادن یک پالت رنگ در فیلم ها کار معمولی است. هنرمندان طراح به عنوان مثال برای کاراکتر های ابرقهرمانی رنگ های قرمز و یا گرم در حالی که برای کاراکتر های شیطانی رنگ های سرد و متمایل به آبی را انتخاب می کنند. یا شاید هر زمانی که خطری در صحنه باشد از رنگهای گرم قوی استفاده شود. رنگ های طیف سبز معمولا برای نشان دادن امید و زندگی به کار می روند در حالی که وجود داشتن رنگ آبی می تواند برای نشان دادن تنها کاراکتری در صحنه باشد.
یکی از مثال های خیلی خوب می تواند انیمیشن دیزنی زندگی جدید یک امپراتور باشد. در این فیلم معجونی وجود دارد که نقش اصلی را در پلات فیلم ایفا می کند. آن معجون یک رنگ صورتی روشن است و آن رنگ صورتی فقط در فیلم نماینده آن است. آن رنگ صورتی نماینده مستقیم آن نقطه داستان است. در حقیقت ، معرفی معجون توسط مجموعه ای از شات های با رنگ سرد و خنک تنظیم شده است. و زمانی که این رنگ بر روی صفحه نمایش ظاهر می شود تاثیر لازم را بر روی بیننده می گذارد.
این مطلب ادامه دارد…..
منبع: کتاب نورپردازی در انیمیشن
(هرگونه کپی برداری از مطالب وبسایت خانه انیمیشن بدون ذکر نام و حذف لینک غیر قانونی و داراری پیگرد قانونی است)
این مطلب چقدر مفید بود؟
به این پست امتیاز دهید!
متوسط آرا ۴٫۳ / ۵٫ ۶
اولین نفری باشید که به این پست رای می دهید!